سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































عطر حضور

بسم رب الشهدا و الصدیقین
ولاتحسبن
الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا ، بل احیاء عند ربهم یرزقون
....
سلام به همه ی
رفقای اهل دل .... احتمالا این آیه رو زیاد شنیدین تا حالا و حتما می دونین راجع
به شهداست .... دلم قبل ماه رمضونی بدجوری تنگ شده واسه شهدا ، آخه خوب بلدن دل
ببرن .... کاری ندارن چی کاره ای ، چند سالته ، اهل کجایی.... همین که دل بدی و
اسم ازشون ببری ، دلت گرفتار میشه ! به ظاهر پیش ما نیستن ، اما گاهی تاثیری که
توی زندگی ما میذارن ، به مراتب از آدم های به ظاهر زنده ی دور و برمون بیشتره
.... خدا اونا رو تا ابد مهمونی دعوت کرده ... توی بهشت ! اما انگار دلش نیومده ،
ما رو بی نصیب بذاره ، یه جورایی خواسته بگه بنده های من ، تمرین کنین ، مهمونی
رفتنو تمرین کنین ، دیر نیست که یه روز همه  بریم جایی که ازش اومدیم .... هر
کدوم از ما عین مسافرکوچولو ، یه سیاره داریم ، یه ستاره داریم ، یه گل داریم توی
بهشت .... بیاین یک ماه عاشقی رو تمرین کنیم ، عاشق خدا شدنو
.... اصلا
بیاین عاشق خودمون بشیم .... مگه نه اینکه همه ی ما جزئی از وجود خودشیم .... ما
که تنهایی از خودمون اصالتی نداریم و هر چی هست ، مال اون روح خداست که توی خاک
دمیده شد . قصه ی عجیب و جالبیه این قصه ی اومدن ما به زمین.... گاهی شاید اگه یه
جور دیگه بهش نگاه کنیم ، انقدر مثل همیشه برامون کلیشه و  تکرار نباشه !
شهدا فهمیده بودن انگار ... فهمیده بودن که چه جوری باید به قضیه نگاه کنن
....
خوبه گاهی با چشم
های بدون اشک ، بدون غم ، بدون غصه به کربلا نگاه کنیم
.... به یک زن .... فقط یه لحظه
تصور کنین ، درطول یک روز عزیز ترین آدم های زندگی تون رو از دست بدین و بعد وقتی
وقیح ترین آدم روی زمین ، برای مسخره ی شما حالتون رو بپرسه .... سرتون رو بگیرید
بالا و با افتخار از پیروزی ای حرف بزنید که اون آدم حتی جنس اون پیروزی رو
نمیشناسه ..... خوبه گاهی که محرّم نیست ، به عاشورا فکر کنیم ، به اینکه چرا
نباید جلوی تیر گرفتن یه بچه ی شش ماهه رو شجاعت تلقی کنیم و نه حماقت ؟؟ چرا؟ چون
کسی که این کار رو کرده ، امام بوده؟؟؟

به نظرم این اصلا
دلیل قانع کننده ای نیست ... یعنی حداقل نمیتونه همه ی ماجرا باشه
...
خوبه گاهی به
اختلافاتی که بین جوامع انسانی امروز هست ، یه جور دیگه نگاه کنیم ، بیرون از قالب
علم آنالیز امروزی ، بیرون از همه ی قیدهایی که قرنهاست ، خودمونو درگیر اونها
کردیم ....خوبه گاهی یادمون بیاد که ما یک امت بودیم و بعد اختلاف کردیم ... خوبه
گاهی تاریخ رو ورق بزنیم ، البته نه از دید آدم های متعصب و جانب داری که حقیقت رو
فدای جاه طلبی شون کردن
.... بلکه با دیده ی تأمل و از سر
دلسوزی .... نه برای خودمون .... بلکه برای خودمون!!!  و قرآن نشانه هاییه از
تاریخ که خدا برای بشر دونستنش رو لازم دونسته
....
ای کاش ما آدم
های امروزی همون قدر که به سرعت خودمون رو با تکنولوژی ها و علم روز تطبیق میدیم ،
کمی هم فکر کردن رو یاد میگرفتیم
....
لقوم
یتفکرون
.....
اللهم
صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یاعلی
و التماس دعا



نوشته شده در دوشنبه 89 مرداد 18ساعت ساعت 1:56 عصر توسط مهم نیست کی هستی و از کجایی؟| نظر
طبقه بندی: عشق شهید مهمونی رمضان فکر

بسم ب الشهدا و الصدیقین

خداوند برای هر کس همون قدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره!

خداوندِ شبانی که با موسی مجادله می کرد ...البته با خداوند موسی و ابراهیم همسنگ نیست و خداوند ابراهیمی که از شدت ایمان در آتش میره یا تیغ بر گلوی فرزندش میذاره ... البته از خداوند آن شبان بزرگ تر و قوی تره ...

اما حتی چنین خداوندی هم در برابر خداوند علی(ع) به طرز غریبی کوچیکه !!

اگه ابراهیم برای تکمیل ایمانش محتاج معجزه ی بازسازی قیامت روی زمین بود یا موسی محتاج تجلی خداوند بر کوه طوره ...

علی(ع) لحظه ای در توانایی و اقتدار خداوندش تردید نکرد و همیشه می گفت که اگر پرده ها کنار بره ... ذرّه ای بر ایمانش افزوده نمی شه....!!!

خداوند علی (ع) بی شک بزرگ ترین خداوندیه که می تونه وجود داشته باشه....

(از کتاب : روی ماه خداوند را ببوس... اثر مصطفی مستور)

(برگزیده ی جشنواره قلم زرین)

 

اشهد انّ علی ولی الله

و ما شیعه ها چقدر خوشبختیم ....اگر چه از عمق شیعه بودن ...شیعه ی علی بودن هیچی نفهمیدیم اما حداقل اسم شیعه که روی ما هست...

همین هم توی این آخرالزمان غنیمتیه ...این دوره ای که به گفته ی معصوم (ع) انسان صبح میکنه در حالی که مومنه و به شب می رسونه در خالی که کافر شده .... خوش به حال اون شیعه هایی که یک بی نهایتم دردهای متعالی اون روح بزرگ که درد انسانیت بود رو درک کردن ... و حداقل در گوشه ای از دردهای مولاشون که بعد از فاطمه اش مرهمی جز نیمه شب های تار و چاه های خاموش نداشت ،  سهیم شدن .....

 

من....انسان ....در نمازم الله اکبر را فریاد می کنم  و در سجود یک حقیر به وجود یک عظیم می اندیشم و تسبیح میکنم ...همه ای را که هیچ ام در شکوه و جلالش....    سبوحٌ قدّوس ....

الهی ...العفو..... یا ارحم الراحمین

 

راستی ! اگه تونستین حتما اون کتابی که بالا گفتم رو بخونید..

 

اللهم عجل لولیک الفرج

وارزقنا شهاده فی سبیلک

یا علی و خیلی التماس دعا



نوشته شده در پنج شنبه 87 بهمن 24ساعت ساعت 6:39 عصر توسط مهم نیست کی هستی و از کجایی؟| نظر
طبقه بندی: درد مولا خداوند موسی ابراهیم عشق روی ماه خدا

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin