عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همه... میخوام برم ... تا بعد اردو جنوب(اگه قسمت بشه ان شااله) خدا حافظ اندیشه ی همتون! استاد ، سرمشق نگفتن داد... میرم تمرین سکوت کنم این روزا... فدای حسین... همه چی ، مثلا زندگی! می فرماید : هر نظرم که بگذرد جلوه ی رویش از نظر/ بار دگر نکوترش بینم از ان که دیده ام... پی نوشت: قرارمون هر لحظه ، یاد خدا! مبادا غفلت کنیم... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم+یاعلی و التماس دعای فرج شهادت نصیبتون ان شااله بسم رب الشهدا و الصدیقین -یادداشتی برای سال اولی ها- دنبال بهانه می گشتم که بنویسم ، برای شما که نه! برای ... شاید برای خودم. آدم مهم ترین چیزی که دارد ، خودِ خودش است ؛ موافقی؟ بودنش برایش شیرین است. دلم می خواهد چیزهایی را برایت بنویسم که خیلی دلم می خواست وقتی امدم این جا ، توی دانشگاه ، قدیمی ترها به من می گفتند؛ اما راستش را بخواهی ... بعضی چیزها را نمی توان گفت، یعنی نمی توان شنید! باید آن بعضی چیزها را دید ، باید تجربه کرد. آن بعضی چیزها که می گویم حتی پدر و مادر ها به ما نمی دهند ، جامعه هم نمی دهد ، همین مدرک که مثلا ته دانشگاه است هم ، نمی دهد! آن بعضی چیزها را باید با چشم های بسته ببینی ،گاهی... مثل رویاهای توی خواب، مثل آرزوهای کودکی! برای رسیدن به ان بعضی چیزها ، از خیلی چیزها باید گذشت ، خیلی ها را باید ندید، خیلی چیزهای دیگر را باید زیر پا گذاشت... زیر پا گذاشتن همیشه هم بد نیست ! مثل بعضی قانون ها که در حقیقت قراردادند ، نه قانون! خلاصه می شود همان حکایت : نابرده رنج ، گنج ، پنج ....!! شاعری * قشنگ میگفت: رفتن به راه می پیوندد ، ماندن به سکوت! می دانی... گاهی که فکر میکنم ، آخرش به این می رسد که شاید همه ی تقصیرها گردن سیب هاست. کاش اصلا سیب نبود! نه سبزش، نه سرخش... یادت باشد هرسیبی، عاقبت به دنیایی** میرسد مثل همین دنیا ؛ برای پس گرفتن بهشت خودت ، باید رفتن را تجربه کنی... ............................................................................................. *طاهره صفارزاده **دنیا از ریشه دنی به معنای پست و پایین تولد تنها دختر شفیع قیامت و خواهر امام رضای عزیزم، عمه ی سادات، حضرت معصومه(س) رو به همه آبجی های گلم تبریک میگم. انشااله شفاعت هممونو بکنه! روز قشنگتون مبارک! دخترای گل و مهربونی باشین همیشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین دیشب: الان چنددقیقه است که صورتم رو نزدیک پنجره بردم تا قطره های ریز بارون بریزن روش.... داشتم فکر میکردم عجب سخاوتمندانه با کویر برخورد میکنی... تابستون و بوی خاک نم زده ... تابستون و بوی بارون!!؟ خداجون! ما که بنده ی تو نبودیم ولی چه کیفی داره که تو صاحب مایی...! پ.ن1: هر چقدر هم که گناهکار باشم ، دل خوش خیالم راضی به گناه ناامیدی نیست...! پ.ن2: الان دو روزه امتحاناتم تموم شده! پ.ن3: یه صلوات با عجل فرجهم واسه دل امام زمان(عج) بفرست! پ.ن4: یاعلی و التماس دعا پ.ن5: چمران به روایت غاده
طبقه بندی: عشق ولایت جنوب دانشگاه دل سکوت حرف راهیان
طبقه بندی: شهادت رفتن علی دنیا دانشگاه بهشت دفاع مقدس طاهره صفارزاده شعر گنج
طبقه بندی: امتحان تابستون دانشگاه بارون صلوات
By Ashoora.ir & Night Skin
درباره وبلاگ
پیوندها
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
آرشیو موضوعی
سایر امکانات
لوگوی دوستان
