عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان. شنیدین حتما که یکی از مهم ترین ویژگیهای بانو ، حجابشون بوده ... داشتم فکر میکردم بیخود که کسی نمیشه محبوبه ی خدا! ادم باید کلی راز و خلوت داشته باشه با یکی ، تا بشه محبوبه اش... لحظه هایی که فقط خودت میدونی وخدا! مثل نیمه شب های فاطمه بانو! دل نوشت: دلم میگیره گاهی که دانشگاهم... از دیدن خیلی چیزا خجالت میکشم... و بیشتر خجالت میکشم از اینکه به اسم تذکر عملی ، ساکتم در برابر چیزهایی که میدونم دل امام زمان-عجل الله- رو به درد میاره! اقامون انقدر کار داره که اگه از استغفار برای من و امثال من بیچاره هایی فارغ بشه ، بازم وقتش پر باشه! اگه دلمون برای فاطمه ی علی خون میشه ، اگه میگیم ارزومون اومدن مهدی فاطمه است ، کاش سعی کنیم لااقل به خودمون ثابت کنیم! فقط یه گناه! هر کدوم یه گناهمونو ترک کنیم... کار سختی نیست ، اگه اراده کنیم ، توفیقشو میدن بهمون انشااله... بسم الله مومن! اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین یازهرا- التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان... یکی از رفقا جمله قابل تأملی توی وبش نوشته بود با عنوان تعریف جدید گناه:" گناه کار بدی است که دیگران انجام می دهند و ما خوشمان نمی آید. " بهش که فکر کردم به نظرم جالب اومد! خب وقتی نقطه ی پرگار عوض بشه ، مشخصات دایره هم لاجرم تغییر می کنه ... همین بود دیگه؟ توی دبیرستان داشتیمش... مرکز که عوض شد ، شعاع عوض میشه ، پشت بندش محیط و مساحت و الخ! هرچند توضیح واضحاته اما این روزا توی زندگی هامون خیلی از واضحات هست که باید به هم توضیح بدیم! همون اصل معروف تذکر.... پی نوشت: به خدا پناه ببریم... از همه چی ، مثلا از نفس! بی ربط: http://unified-ummah.org/?a=home سال 2012شاید پایان دنیا نباشه اما می تونه پایان کار صهیونیزم باشه ان شاالله... اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم+ یاعلی مدد شهادت نصیبتون ان شاالله بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان خوبم. توی وبلاگ یکی از دوستان مطلبی رو با عنوان : بیایید درمساجد ازدواج کنیم . خوندم که به نظرم نکته ی جالبی بود (http://waitfaraj.blogfa.com/post-247.aspx) به نظرم خیلی باید همه به این فکر کنیم که چی شد که واقعا مساجد از اون جایگاهی که در قرون شکوفایی اسلامی داشتن انقدر تنزل پیدا کردن... مسجدی که در حکومت پیامبر(ص) پایگاه درس و بحث و حتی جلسات فرماندهی جنگ بود ... مسجدی که پایگاه اصلی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مسلمونها بود ، چرا باید امروز جز چندساعت در روز اونم فقط برای خوندن فریضه ، درش بسته باشه؟!!! مسجد در زندگی مسلمون ها فقط یه مکان سرپوشیده برای برگزاری نمازجماعت نبوده ، جایی بوده که قبل از اینکه مدرسه ای وجود داشته باشه ،اولین مکان برای فکرکردن و پرسش وپاسخ و تعقل بوده ، اولین مکان برای رشد فکر انسانها ... واقعا درد بزرگیه... دوری از مسجد خیلی چیزها رو سبب شد. متأسفانه الان شاید توی ذهن خیلی ها تفکر ارمغانیه که جریان تجدد و روشنفکری از غرب قرن18برای ما آورده در حالیکه اولین مکان برای رشد اندیشه ها در اسلام همون مسجد بوده . گاهی فکر میکنم این تخصصی کردن کارها ظلم در حق دین بود... نه به دلیل اینکه این کار ذاتا نادرسته ... بلکه به این خاطر که ما اون رو درست نفهمیدیم و خیال کردیم که دین هم مثل بقیه چیزها بخشی از زندگیه که تخصص آخوندهاست!! آخوندهایی که گاهی به بهشت هم نمیرن!! برخوردی که ما به اسم تجدد با رشته های دانشگاهی و تخصص های مختلف کردیم نباید در حق دین میکردیم ... ظاهر دین تخصص هست اما باطن دین درواقع مثل هوایی می مونه که ما در اون تنفس میکنیم... نمیشه برای نفس کشیدن در جامعه مرکزی تأسیس کرد تا هر کس میخواد نفس بکشه به اون جا مراجعه بکنه!! میشه؟!! حالا ازدواج یکی از مسائلی هست که در وبلاگ ایشون بهش پرداخته شده اما اگه خوب فکرکنیم نکات جالب دیگه ای هم وجود داره ،فرض کنید وقتی چندتا همسایه میخوان بعد از مدت ها همدیگر رو ببینن ، توی مسجد قرار بذارن ، خب فضای معنوی مسجد اجازه ی انجام خیلی از گناهان زبانی رو به اونها نخواهد داد... (گناهان زبانی هم متأسفانه امروز خیلی هامون خواسته یا ناخواسته درگیرش هستیم.) مثل اینکه وقتی شما میرید مسجد و یا مثلا حرم امام رضا(ع) به خاطر احترام اون فضا هم که شده ، خیلی از رفتارهایی که ممکنه توی مکان های دیگه انجام بدید ، نمی کنید . این خیلی مهمه ، این که خودمون فضای گناه رو برای خودمون ایجاد نکنیم ،خودمون جلوی بیمار شدن خودمونو بگیریم... یه جمله ی آشنا هست که میگه : پیشگیری بهتر از درمانه ... وقتی خیلی از کارهامون رو که میتونیم توی مسجد ، یعنی توی خونه ی خدا انجام بدیم ،ببریم اونجا و این بشه یه فرهنگ برامون ، به اون احترام عادت میکنیم و بعدش هم خوش به حالمون میشه ! پ.ن1:مهمونی تون مستدام! پ.ن2:از راهپیمایی که برگشتم ، توی ذهنم دعاهایی رو مرور میکردم که شب قدر یادم رفته بود به لیستم اضافه کنم! نوشتم: خدایا در این شب قدر تمام فریادهایی که قراره یک سال دیگه سر همه بکشم (!) یک جا نگه دار برای روز قدس سال دیگه!!! پ.ن3:مهربونی خدا که ته نداره... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین اول سلام و درود... بازم جاتون خالی ، این دفعه کنار دریای مازندران .... ! به جای همه تون کیف کردم، با وجود اینکه هوا خیلی گرم و شرجی بود اما به دیدن طبیعت قشنگ شمال و به خصوص گیلان می ارزید .... پیشنهاد میکنم اگه حال و بنزین دارین ، یه سری اون ورا بزنین ، البته وقتی خنک تر شد ! راستی عیداتون مبارک ... الهی که هر روزتون عید باشه اگه گناه نکنید .... میدونید که حرف مولامونه که میگه : برای یه آدم هر روزی که گناه و نافرمانی خدا رو نکنه ، عیده ... پس عیدتون مبارک ... دوم نمی دونم واقعا توی دنیا این همه اتفاقهای بد می افته ، یا تلویزیون ما مدام خبر از بمب و ترور و آدم کشی میده؟!! من بالاخره نفهمیدم ، این احترام به سلیقه ی مخاطب کجای کار سیمای ما میگنجه؟! اصلا همچین چیزی وجود داره یا نه؟!! سوم میخوام بگم برای همه ی اونهایی که هنوز فکر میکنن آمریکا مدینه ی فاضله است ، متأسفم .... دیگه تا حالا باید به هر ننه شعله پزی هم ثابت شده باشه که حتی یه رگ راست هم تو دل این آمریکاییها پیدا نمیشه .... البته حتما میدونین که آمریکاییهای واقعی سرخپوستها هستن ، یا بهتره بگم بودن .... چون دیگه به زحمت میشن یک ملیون نفر!!! این آقایونی که امروز به عنوان یه قدرت میشناسن خودشونو(!) یه عده اروپایی ان که تا قاره آمریکا پیدا شد ، راه افتادن اومدن آمریکا تا شاید یه چیزایی گیرشون بیاد... چهارم امیدوارم سومین ویرانی هم اتفاق بیفته ... امیدوارم ظهور منجی نزدیک باشه .... امیدوارم خدا شرّ دشمنان دین حنیف رو از سر بشریت کم کنه .... امیدوارم خدا فلسطین و همه ی آدم های دربند ، همه ی اونهایی رو که جسم یا روحشون زندانیه ، آزاد کنه .... امیدوارم .... پنجم نمی دونم چی میشه که آدم به این نقطه میرسه که به خودش اجازه میده دیگران رو برده ی خودش بدونه و حاضر بشه اونها رو از بین ببره تا خودش بمونه ...نمیدونم چی میشه که یه آدم به راحتی لگد کردن یه مورچه ، آدم میکشه .... نمی دونم چی میشه که یه آدم حقوق یه آدم دیگه رو برای رسیدن به اهداف خودش ، رسیدن به لذت و قدرت ، زیر پا میذاره .... نمی دونم چی میشه که یه آدم فکر میکنه اونقدر بزرگ و قدرتمنده که هیچی نمی تونه جلوشو بگیره ، حتی آه یه یتیم و گریه ی یه مادر.... ششم بذار یه اعترافی بکنم .... به عقیده ی من هیچ وقت نمیشه عقاید یک انسان رو تغییر داد ، بلکه تنها میشه محرکی شد برای این تغییر .... تنها میشه گاهی هدف ها رو ، زندگی رو و حضور خدا رو به آدم ها یادآوری کرد ... ودیگر هیچ! هفتم یه نفر حرف قشنگی میزد ، می گفت آدم هایی که ادعا میکنن دنبال حقیقت ان ، دو دسته ان .... یکی اونهایی که خواب زده و غفلت زده ان و با یه نشونه یا یه جرقه میان توی راه و دسته ی دوم اونهایی هستن که خودشونو به خواب زدن که این گروه اگر دوباره 124000 تا پیامبرم با دلایل روشن از طرف خود خدا هم براشون بیاد ، هدایت نمیشن .... چون اینها کسانی هستن که نمی خوان حقیقت رو ببینن .... اراده و اختیار انسان رو نباید دست کم بگیریم ...! پی نوشت : مردمی که دیشب به عشق سیدالشهدا توی مسجد که خونه ی خداست شهید شدن ، بهترین عیدی رو توی این روزا ی خوب گرفتن .... خدا انشاالله عیدی شهادت رو نصیب ما هم بکنه ...! لقوم یتفکرون .... اللهم عجل لولیک الفرج یاعلی و التماس دعا
طبقه بندی: عشق ولایت امام زمان گناه علی فاطمیه حیدر
طبقه بندی: عشق خدا گناه نفس حرف دل تعریف
طبقه بندی: عشق سیاست مهمونی مسجد دعا گناه ماه رمضون ازدواج پایگاه اجتماع غیبت راهپیمایی روزقدس
طبقه بندی: آمریکا شعبان عید گناه انسان ظهور
By Ashoora.ir & Night Skin