عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین بعضی چیزها حقیقت اند ، بعضی حقیقت ترند.....! پ.ن1:سلام دوستان خوبم! یه دعای قشنگی هست که میگه: اللهم ما عرّفتنا من الحق فحمّلناه و ما قصرنا عنه فبلّغناه... پ.ن2:باورم نمیشه! باورتون میشه؟! یاد پست اول ماه رمضون خودم افتادم... عید فطر مبارک! به همین زودی گذشت... تازه داشتیم کیف میکردیما.... ای بابا! این حکایت همیشگیه... روزای خوب ،زود تموم میشن! حواستون باشه رفقا... یه کاری کنین مزه ی آخرین افطار تا ماه رمضون سال بعد زیر زبونتون بمونه ها!! پ.ن3:سلام مخصوص به امام رضا(ع)ی عزیزم که دلم براش خیلی تنگ شده بود... انشااله همین روزا میرم میبینمش! جای همتونم خالی میکنم. قول! پ.ن4: تا حالا دقت کرده بودین؟ قبل از پیامبر ما(ص) فقط یه موسی شده بود کلیم الله ، اما وقتی قرآن اومد انگار همه ی آدما شدن کلیم الله! خدامون خیلی مهربونه... اونایی که میگن چرا خدا با پیامبر صحبت کرده و مثلا با ما نکرده حواسشونو جمع کنن ها!! پ.ن5: مهربونی خدا ته نداره.... خیلی التماس دعای فرج... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان خوبم. توی وبلاگ یکی از دوستان مطلبی رو با عنوان : بیایید درمساجد ازدواج کنیم . خوندم که به نظرم نکته ی جالبی بود (http://waitfaraj.blogfa.com/post-247.aspx) به نظرم خیلی باید همه به این فکر کنیم که چی شد که واقعا مساجد از اون جایگاهی که در قرون شکوفایی اسلامی داشتن انقدر تنزل پیدا کردن... مسجدی که در حکومت پیامبر(ص) پایگاه درس و بحث و حتی جلسات فرماندهی جنگ بود ... مسجدی که پایگاه اصلی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مسلمونها بود ، چرا باید امروز جز چندساعت در روز اونم فقط برای خوندن فریضه ، درش بسته باشه؟!!! مسجد در زندگی مسلمون ها فقط یه مکان سرپوشیده برای برگزاری نمازجماعت نبوده ، جایی بوده که قبل از اینکه مدرسه ای وجود داشته باشه ،اولین مکان برای فکرکردن و پرسش وپاسخ و تعقل بوده ، اولین مکان برای رشد فکر انسانها ... واقعا درد بزرگیه... دوری از مسجد خیلی چیزها رو سبب شد. متأسفانه الان شاید توی ذهن خیلی ها تفکر ارمغانیه که جریان تجدد و روشنفکری از غرب قرن18برای ما آورده در حالیکه اولین مکان برای رشد اندیشه ها در اسلام همون مسجد بوده . گاهی فکر میکنم این تخصصی کردن کارها ظلم در حق دین بود... نه به دلیل اینکه این کار ذاتا نادرسته ... بلکه به این خاطر که ما اون رو درست نفهمیدیم و خیال کردیم که دین هم مثل بقیه چیزها بخشی از زندگیه که تخصص آخوندهاست!! آخوندهایی که گاهی به بهشت هم نمیرن!! برخوردی که ما به اسم تجدد با رشته های دانشگاهی و تخصص های مختلف کردیم نباید در حق دین میکردیم ... ظاهر دین تخصص هست اما باطن دین درواقع مثل هوایی می مونه که ما در اون تنفس میکنیم... نمیشه برای نفس کشیدن در جامعه مرکزی تأسیس کرد تا هر کس میخواد نفس بکشه به اون جا مراجعه بکنه!! میشه؟!! حالا ازدواج یکی از مسائلی هست که در وبلاگ ایشون بهش پرداخته شده اما اگه خوب فکرکنیم نکات جالب دیگه ای هم وجود داره ،فرض کنید وقتی چندتا همسایه میخوان بعد از مدت ها همدیگر رو ببینن ، توی مسجد قرار بذارن ، خب فضای معنوی مسجد اجازه ی انجام خیلی از گناهان زبانی رو به اونها نخواهد داد... (گناهان زبانی هم متأسفانه امروز خیلی هامون خواسته یا ناخواسته درگیرش هستیم.) مثل اینکه وقتی شما میرید مسجد و یا مثلا حرم امام رضا(ع) به خاطر احترام اون فضا هم که شده ، خیلی از رفتارهایی که ممکنه توی مکان های دیگه انجام بدید ، نمی کنید . این خیلی مهمه ، این که خودمون فضای گناه رو برای خودمون ایجاد نکنیم ،خودمون جلوی بیمار شدن خودمونو بگیریم... یه جمله ی آشنا هست که میگه : پیشگیری بهتر از درمانه ... وقتی خیلی از کارهامون رو که میتونیم توی مسجد ، یعنی توی خونه ی خدا انجام بدیم ،ببریم اونجا و این بشه یه فرهنگ برامون ، به اون احترام عادت میکنیم و بعدش هم خوش به حالمون میشه ! پ.ن1:مهمونی تون مستدام! پ.ن2:از راهپیمایی که برگشتم ، توی ذهنم دعاهایی رو مرور میکردم که شب قدر یادم رفته بود به لیستم اضافه کنم! نوشتم: خدایا در این شب قدر تمام فریادهایی که قراره یک سال دیگه سر همه بکشم (!) یک جا نگه دار برای روز قدس سال دیگه!!! پ.ن3:مهربونی خدا که ته نداره... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین دنیایی را از این دنیا گرفتند انگار...! دنیایی که شبیه دنیای ما نبود! دنیای عاشقی بود یا... نمیدانم ، دنیای فاطمه بود شاید...! پ.ن1: تنهایی مان "چینی نازک" نداشت مولا ؛ اما... روحمان شکست ،شما که رفتید... پ.ن2:زینب... زین أب... عجب نامی بر شما گذاشته اند بانو جان! گمانم هیچ کس نفهمید ، این شب ها چه می گذشت بر شما پ.ن3:بندگی جرم بزرگی است انگار... پ.ن4:سلام پ.ن5:وضوی بی ولایت ، آب بازی است! اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین پزشک: خب بگو ببینم جانم، کجات درد میکنه؟! مشکلت چیه؟ بیمار: راستش دکتر جان... نمیدونم اینجای دلم،اونجای دلم!!؟ خلاصه یه جایی تو همین محدوده درد میکنه دیگه! ***** پی نوشت: سلام به همگی! تا حالا این دیالوگ رو تجربه کردین؟ بیشتر ماها (البته غیر از سرماخوردگی!) وقتی یه جاییمون درد میگیره ، درست نمیدونم مشکل چیه فقط میدونیم باید بریم دکتر و معالجه اش کنیم. این نشونه ی ادم عاقله!! اینکه به جای درد کشیدن به فکر چاره باشه... ما ادما تو زندگی مون دردهای زیادی رو تجربه میکنیم، زیاد زمین میخوریم ، به قول قدیمی ها زیاد سرمون به سنگ میخوره اما تعداد کمی از ماها واقعا آدم میشیم!!! میگن : ادم عاقل از یه سوراخ دوباز گزیده نمیشه ؛ اما احتمالا براتون پیش اومده یه اشتباه رو چند بار تکرار کنین؟! واسه من که پیش اومده....! اما وقتی خوب فکر میکنم ، میبینم بعضی اشتباهات هست که نمیشه بیشتر از یه بار تکرارشون کرد... اتفاقاتی که توی زندگی میفتن و چه بخوایم و چه نخوایم اثرشونو میذارن و میگذرن.... بذارین یه مثال خیلی ساده بزنم: اگه من ندونم توی یه ظرف سم هست و فکرکنم که نمکه و بعد بخورمش(دور از جون شماها!) ، به نظرتون چی میشه؟! پی در پی نوشت: گاهی مهم نیست بدونی یانه! هر چیزی یه اثر طبیعی داره که بدونیم یانه ، اثرشو میذاره! دست من و شمام نیست! اما یه نکته داره ... گاهی میشه علاج واقعه قبل از وقوع کرد... یعنی مثلا میتونیم بپرسیم ، بخونیم که سم خطرناکه! و یا حتی درباره چیزی که مطمئن نیستیم از یه ادم آگاه سوال کنیم ، مثلا میتونیم قبل از اینکه یه چیزی رو بخوریم از سالم بودنش مطمئن بشیم... این خیلی عاقلانه به نظر میاد، نه؟ پی درپی درپی نوشت: آمّا.... مسئله اینجاست که بعضی ادمهای عاقل نمیدونم چرا عاقل بودنشون خط قرمز داره!! به یه چیزایی که میرسه ، یهو میرن زیر علامت سوال!! ***** میگم: چرا نماز نمیخونی؟ میگه: دلت باید پاک باشه! فکرمیکنی نماز همه ی اینایی که میرن مسجد ، قبوله؟! من نظر خودمو دارم ، هروقت حالم خوبه نماز میخونم که خدا هم حال کنه! میگم: این نماز که دستور همون خداست!تو مگه خدا رو دوست نداری؟! میگه:معلومه که دوسش دارم! چی فکرکردی... اما من خدامو به روش خودم میپرستم... به نظر من اینطوری درسته! ***** قصه ی سرکشی ما ادم ها ... وقعا هم ته نداره! میگن: العاقل یکفیه الاشاره... فارسی اش میشه : در خانه اگر کس است ، یه حرف بس است! اما جالب اینجاست که خدایی که ما رو آفرید 124000 تا معلم فرستاد + 12 تا امام و کلی ادمهای خوب، اما این آدمیزاد که بچه ی همون آدمیزاد اولی بود... بازم گول خورد، بازم قولش یادش رفت، بازم درس و مدرسه رو ول کرد و رفت پی بازیگوشی....! این قصه ی لطف خداست که ته نداره! خدایی که هر سحر فرشته هاشو میفرسته که نوازشت کنن و از طرف خدا بگن: بنده ی من! سحرشده ها! نمیخوای بیدار شی ببینمت؟! خدایی که مهربونی هاش انقدر زیاده که روی دستش می مونه و اون وقت همه شونو یه جا توی ماه رمضون میریزه روی سرمون! نفسمونم تسبیح به حساب میاره ... بس که عاشقمونه! قصه ی مهربونی خدا و نامهربونی ماست که ته نداره...! اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی و التماس دعای فرج هوالعلی سلام بر دوستان بهتر از آب روان... نزدیکه دیگه ... کلی عید و خوشحالی و اینا! دهه ی حاجیها نصیب همتون، حتما میدونید روزه گرفتن توی دهه ی اول ذی حجه شما رو توی ثواب حاجی ها شریک میکنه ، عرفه هم نزدیکه ، گفتم یادآوری کنم که فرصت خوبیه برای پالایش روح ... و بدون شک اینم میدونید که هرکس در رمضان آمرزیده نشده باشه ، عرفه فرصت دوباره ایه که خداوند برای بازگشت و توبه ی خودش و بنده اش گذاشته... پس بجنبید تا دیر نشده ، چون... ما از خدای گم شده ایم ، او به جستجوست...! *****
و دیگه تذکری از کتاب مقدس... و چون به انسان رنجی رسد ، برای برطرف کردن آن ما را در هر حال که باشد میخواند و چون رنجش را برطرف کنیم ، چنان میگذرد و ما را از یاد میبرد که گویی برای رنجی که به او رسیده بود ما را نخوانده است . اینگونه برای کسانی که در بهره وری از لذت های دنیا زیاده روی میکنند اعمالشان آراسته شده است . (یونس-12) و اما بعد... نکته داره اون بالایی.... لطفا اگه نگرفتید ، یه بار دیگه بخونیدش.... شرح حال خیلی از ماهاست .... البته تأییدش هم سریالهای سیماست به خصوص توی ماه رمضون... اصولا همه به خوبی و خوشی زندگی شونو میکنن و همین که یه مشکلی درست میشه ، یهو همه دست به دعا میشن و همسایه ها رم میارن که دسته جمعی دعا کنن و خلاصه میرسه شب قدر و یه دلی اون وسط میفته میشکنه و به سلامتی آ خر ماه رمضون دوباره همه به خوبی و خوشی زندگی شونو میکنن....!!! منتها زندگی معمولی این مدلی نیست که ... خدایی که تو فیلم ها هست ، باید یه جوری تا آخر ماه رمضون قصه رو به پایا ن خوش برسونه ولی خدایی که ما داریم ، باخال تر از این حرفهاست ، شوخی با کسی که حال مردمو بگیره ، نداره ... اگرم یه حال خفنی بهش میده تو دنیا ، اون دنیا همچین حالشو میگیره که اسم خودشم یادش بره ، چه برسه اسم اونایی که حقشونو خورده ... اینو گفتم چون حس کردم ، حق الناس داره واسه خیلیها عادی میشه زیرپا گذاشتنش...! مواظب خودمون باشیم... لقوم یتفکرون... ***** اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی و التماس دعا
طبقه بندی: امام زمان فرج مهمونی خدا دعا سحر امام رضا ماه رمضون علی افطاری آخر ثانیه ها
طبقه بندی: عشق سیاست مهمونی مسجد دعا گناه ماه رمضون ازدواج پایگاه اجتماع غیبت راهپیمایی روزقدس
طبقه بندی: دشمن عشق زینب ولایت نماز خدا وضو شب قدر دعا فاطمه ماه رمضون علی نفاق منافق بندگی بی بی
طبقه بندی: عشق مهمونی خدا ماه رمضون مهربونی مدرسه ادم روش فکر دکتر بیمار
طبقه بندی: حج عیدغدیر مکه ماه رمضون عرفه حق الناس
By Ashoora.ir & Night Skin