بسم
رب الشهدا و الصدیقین

برای اونهایی که فکر میکنن، سوزاندن کاغذ قرآن ، شوق انسانها رو به
صاحب قرآن کم میکنه ، متاسفم! چون خدا چیزی جز ما نیست و ما چیزی جز خدا نیستیم!

*****

سلام
بر دوستان بهتر از آب روان..... حال و احوالتون چطوره؟ راستش توی یه سایتی این
سوالو از یه بنده خدایی دیدم و به نظرم سوال جالبی اومد....

چرادر جامعه ی امروزی همان
طور که اعتقادات و ارزشهای دینی دربین بعضی از جوانان افزایش می یابد
 در جهت خلاف آن دین گریزی و کنار گذاشتن
ارزشهای مذهبی ؛ و یا کمرنگ شدن آن نیز شدت پیدا کرده ؟
مگر نه این است که ما از پدر و مادر مسلمان ومعتقد به دنیا آمدیم و
در یک جامعه ی اسلامی بزرگ شده ایم ،
 ولی چرا شاهد دور شدن جوانان خود از ارزشهای
دینی می باشیم ؟ 
در کجا کم گذاشته ایم و یا در کجا اشتباه کردیم و........؟؟؟؟؟

یادم
افتاد به مطالبی که توی کتابهای مختلف درباره ی نشونه های آخرالزمان خونده
بودم.... همین که آروم آروم فاصله حق و باطل از هم اون قدر زیاد میشه و مرزشون
اون قدر مشخص ، که دیگه هیچ بهونه ای برای هیچ کس باقی نمی مونه! و وقتی امام
زمان بیاد، دو تا راه بیشتر نداریم.... یا با او هستیم و یا علیه او! خدا به
خودمون سپرده ، از همون اول اختیار رو بهمون داده تا خودمون انتخاب کنیم که می
خوایم در نهایت کجا بایستیم ..... در کنارش ، خدا قدرت تفکر هم بهمون داده و
فرستاده هاشو فرستاده و فرشته هاشو نگهبانمون قرار داده و کتاب های آسمانی برامون
فرستاده تا بعدا دبه درنیاریم و غرغر نکنیم که ما نمی دونستیم و نفهمیدیم و ندیدیم
و نشنیدیم و .... خلاصه از قدیم گفتن هر کی خربزه می خوره ، پای لرزشم باید بشینه!
انتخاب و اختیار رفتن از هر راهی با خود ماست ، اما اگر تصمیم گرفتیم و قدم توی یه
راه گذاشتیم ، باید تمام شرایط و اتفاقاتی که ممکنه توی اون راه برامون پیش بیاد
رو هم بپذیریم و خودمون رو مسئول اونها بدونیم.... برای همینه که عقل حکم میکنه
قبل از هر انتخابی ، تا جایی که ممکنه ، تمام جوانب و احتمالات رو در مورد اون
بررسی کنیم و بعد تصمیم نهایی رو بگیریم.... در این صورت ، بدون شک مثل خیلی از
مردمان آزاده در طول تاریخ ، حاضریم از همه چیزمون به خاطر عقیده مون بگذریم....  متأسفانه امروز ما آدم ها فکر میکنیم ، همین که
بگیم اختیار داریم و آزاد آفریده شدیم و شعار دمکراسی بدیم؛ خیلی متشخص و محترم و
آزاد و فکور و روشنفکر (اوه..... کی میره این همه راهو!!) به حساب می آییم، اما
اشتباه ما درست همین جاست ... چون به عمل کار برآبد، به سخن دانی نیست، به سخن
رانی هم نیست!!! این که هر انتخابی ، پیامدهایی رو در پی داره و مسئولیت هایی
رو برای ما بوجود می آره که باید حواسمون به اونا باشه! و همون جور که هممون می
دونیم ، بهتره به جای اینکه بهانه های بنی اسرائیلی بیاریم واسه ی تنبلی هامون ،
بگردیم دنبال حقیقتی که همیشه همراه ماست و شاید خیلی هامون مدت هاست گمش کردیم
... ندیدیمش .... حالا به هر بهانه ای ! حقیقتی به نام خدا ! خدایی که همه
چیزه و هیچ چیز غیر از او نیست.... خدایی که همیشه نزدیک ماست اما ما نتونستیم یا
نخواستیم که ببینیمش! بیایید تعصب رو کنار بذایم... ما قراره مسلمان باشیم....
یعنی تسلیم امر خداوندی که جدا ا زما نیست و ما چیزی جز او نیستیم .... خدا هواست
، نفسه ... همه ی تپش های قلب ماست .... و اگر سعی کنیم ، اون رو نبینیم یا
فراموشش کنیم ؛ اون بازم هست.... بی اون که گاهی حتی متوجه بودنش باشیم!

ادامه
دارد....

*****

یاعلی والتماس دعا