عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان! دلم چقدر براتون تنگ شده بود! امروز بعد از کلی روز که نبودم میخوام بنویسم! نمیدونم تا حالا شنیدین که بعضی ها میگن کاش میشد روی گل خدا رو بوسید؟ کاش میشد محکم بغلش کرد؟!! کاش میشد نشست و یه لیوان چای با خدا خورد(!) ؟ خودم یه زمانی درگیر این سوال بودم که خدا چیه ، کیه ، چه شکلیه؟ چرا ما نمیتونیم ببینیمش؟!! اصلا هست یا یه عمریه هممون سر کاریم؟ خلاصه حسابی رفته بودم تو فکر... تازگیها که باز با خودم فکر میکردما... یهو یه چیزی به ذهنم رسید و اونم اینه که عجب از دست ما ادم ها که می خوایم با دوتا ماچ و بوسه و یه دمت گرم ، خودمونو از زیر دین خدامون خلاص کنیم! رومون نمیشده بگیم چرا باید 17 رکعت نماز هر روز بخونیم و هی خم و راست شیم... مدل غر زدنمونو عوض کردیم... کردم، شاید! جسارت نشه محضر عارفان و سالکان طریق حق البته!! دیگه شعبان هم داره تموم میشه و هنوز کلی آدم موندن توی صف استجابت و آمرزش! یه دعایی بود... آهان، میگفت خدا اگه تا این مدت که از شعبان گذشته ما رو نیامرزیدی ، توی این باقی موندش هوای ما رو داشته باش! شمارش معکوس واسه مهمونی شروع شده... وای خدا! از خوشی نمیدونم چی کار کنم!! چقدر دلم واسه شیطونی های(بدون شرح!) دم افطار تنگ شده بود!!! مهمونی داره شروع میشه ها... سفره که مال خداست ... خدا هم عند بخشش و کرامته، پس تا میتونین به خودتون خوش بگذرونین ها... پ.ن : اللهم ان لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان، فاغفرلنا فیما بقی منه پ.ن: پیش پیش عید فطرو تبریک گفتم که با روحیه ی مضاعف برید مهمونی ها! (میفرماید: أین الدودریّون!!) اللهم عجل لولیک الفرج واحفظ قائدناالخامنه ای یاعلی و التماس دعا
طبقه بندی: مهمونی رمضان شعبان عیدفطر خوشی شیطونی
By Ashoora.ir & Night Skin