عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان خوبم. توی وبلاگ یکی از دوستان مطلبی رو با عنوان : بیایید درمساجد ازدواج کنیم . خوندم که به نظرم نکته ی جالبی بود (http://waitfaraj.blogfa.com/post-247.aspx) به نظرم خیلی باید همه به این فکر کنیم که چی شد که واقعا مساجد از اون جایگاهی که در قرون شکوفایی اسلامی داشتن انقدر تنزل پیدا کردن... مسجدی که در حکومت پیامبر(ص) پایگاه درس و بحث و حتی جلسات فرماندهی جنگ بود ... مسجدی که پایگاه اصلی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مسلمونها بود ، چرا باید امروز جز چندساعت در روز اونم فقط برای خوندن فریضه ، درش بسته باشه؟!!! مسجد در زندگی مسلمون ها فقط یه مکان سرپوشیده برای برگزاری نمازجماعت نبوده ، جایی بوده که قبل از اینکه مدرسه ای وجود داشته باشه ،اولین مکان برای فکرکردن و پرسش وپاسخ و تعقل بوده ، اولین مکان برای رشد فکر انسانها ... واقعا درد بزرگیه... دوری از مسجد خیلی چیزها رو سبب شد. متأسفانه الان شاید توی ذهن خیلی ها تفکر ارمغانیه که جریان تجدد و روشنفکری از غرب قرن18برای ما آورده در حالیکه اولین مکان برای رشد اندیشه ها در اسلام همون مسجد بوده . گاهی فکر میکنم این تخصصی کردن کارها ظلم در حق دین بود... نه به دلیل اینکه این کار ذاتا نادرسته ... بلکه به این خاطر که ما اون رو درست نفهمیدیم و خیال کردیم که دین هم مثل بقیه چیزها بخشی از زندگیه که تخصص آخوندهاست!! آخوندهایی که گاهی به بهشت هم نمیرن!! برخوردی که ما به اسم تجدد با رشته های دانشگاهی و تخصص های مختلف کردیم نباید در حق دین میکردیم ... ظاهر دین تخصص هست اما باطن دین درواقع مثل هوایی می مونه که ما در اون تنفس میکنیم... نمیشه برای نفس کشیدن در جامعه مرکزی تأسیس کرد تا هر کس میخواد نفس بکشه به اون جا مراجعه بکنه!! میشه؟!! حالا ازدواج یکی از مسائلی هست که در وبلاگ ایشون بهش پرداخته شده اما اگه خوب فکرکنیم نکات جالب دیگه ای هم وجود داره ،فرض کنید وقتی چندتا همسایه میخوان بعد از مدت ها همدیگر رو ببینن ، توی مسجد قرار بذارن ، خب فضای معنوی مسجد اجازه ی انجام خیلی از گناهان زبانی رو به اونها نخواهد داد... (گناهان زبانی هم متأسفانه امروز خیلی هامون خواسته یا ناخواسته درگیرش هستیم.) مثل اینکه وقتی شما میرید مسجد و یا مثلا حرم امام رضا(ع) به خاطر احترام اون فضا هم که شده ، خیلی از رفتارهایی که ممکنه توی مکان های دیگه انجام بدید ، نمی کنید . این خیلی مهمه ، این که خودمون فضای گناه رو برای خودمون ایجاد نکنیم ،خودمون جلوی بیمار شدن خودمونو بگیریم... یه جمله ی آشنا هست که میگه : پیشگیری بهتر از درمانه ... وقتی خیلی از کارهامون رو که میتونیم توی مسجد ، یعنی توی خونه ی خدا انجام بدیم ،ببریم اونجا و این بشه یه فرهنگ برامون ، به اون احترام عادت میکنیم و بعدش هم خوش به حالمون میشه ! پ.ن1:مهمونی تون مستدام! پ.ن2:از راهپیمایی که برگشتم ، توی ذهنم دعاهایی رو مرور میکردم که شب قدر یادم رفته بود به لیستم اضافه کنم! نوشتم: خدایا در این شب قدر تمام فریادهایی که قراره یک سال دیگه سر همه بکشم (!) یک جا نگه دار برای روز قدس سال دیگه!!! پ.ن3:مهربونی خدا که ته نداره... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین دنیایی را از این دنیا گرفتند انگار...! دنیایی که شبیه دنیای ما نبود! دنیای عاشقی بود یا... نمیدانم ، دنیای فاطمه بود شاید...! پ.ن1: تنهایی مان "چینی نازک" نداشت مولا ؛ اما... روحمان شکست ،شما که رفتید... پ.ن2:زینب... زین أب... عجب نامی بر شما گذاشته اند بانو جان! گمانم هیچ کس نفهمید ، این شب ها چه می گذشت بر شما پ.ن3:بندگی جرم بزرگی است انگار... پ.ن4:سلام پ.ن5:وضوی بی ولایت ، آب بازی است! اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا والصدیقین نمی دانم بانو... اگر شما هنوز در این دنیا مانده بودید ، مولا "فزت و رب الکعبه" را می گفت یا نه؟! پ.ن1:سلام پ.ن2: این قانون عاشقی است، دل که رفت ، آدم هم دیر یا زود باید برود... پ.ن3: بدانیم و آگاه باشیم... مولای ما به جرم بندگی ، ضربتِ نفاق خورد! پ.ن4: السلام علیک یا مولای... یا امیرالمؤمنین اللهم صل علی محمد آل محمد وعجل فرجهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین ما قویّا معتقد به اصلاحاتیم... البته نه در صورت ، بلکه در سیرت!! پ.ن1: سلام پ.ن2: عجب دعای عجیبیه این دعای افتتاح! تعز بها الاسلام و اهله، تذل بهاالنفاق واهله.... نمیگه کفر، حتی نمیگه شرک... میگه نفاق! عجب دعاییه این دعای افتتاح... پ.ن3: یک قدم با تو... تمام گام های مانده اش با من! پ.ن4: مهربونی خدا که ته نداره.... پ.ن5: تولد عزیزترین و کریم ترین و شاید غریب ترین خلق خدا ، مبارک!(و تولد برادرزاده ی گلم) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین پزشک: خب بگو ببینم جانم، کجات درد میکنه؟! مشکلت چیه؟ بیمار: راستش دکتر جان... نمیدونم اینجای دلم،اونجای دلم!!؟ خلاصه یه جایی تو همین محدوده درد میکنه دیگه! ***** پی نوشت: سلام به همگی! تا حالا این دیالوگ رو تجربه کردین؟ بیشتر ماها (البته غیر از سرماخوردگی!) وقتی یه جاییمون درد میگیره ، درست نمیدونم مشکل چیه فقط میدونیم باید بریم دکتر و معالجه اش کنیم. این نشونه ی ادم عاقله!! اینکه به جای درد کشیدن به فکر چاره باشه... ما ادما تو زندگی مون دردهای زیادی رو تجربه میکنیم، زیاد زمین میخوریم ، به قول قدیمی ها زیاد سرمون به سنگ میخوره اما تعداد کمی از ماها واقعا آدم میشیم!!! میگن : ادم عاقل از یه سوراخ دوباز گزیده نمیشه ؛ اما احتمالا براتون پیش اومده یه اشتباه رو چند بار تکرار کنین؟! واسه من که پیش اومده....! اما وقتی خوب فکر میکنم ، میبینم بعضی اشتباهات هست که نمیشه بیشتر از یه بار تکرارشون کرد... اتفاقاتی که توی زندگی میفتن و چه بخوایم و چه نخوایم اثرشونو میذارن و میگذرن.... بذارین یه مثال خیلی ساده بزنم: اگه من ندونم توی یه ظرف سم هست و فکرکنم که نمکه و بعد بخورمش(دور از جون شماها!) ، به نظرتون چی میشه؟! پی در پی نوشت: گاهی مهم نیست بدونی یانه! هر چیزی یه اثر طبیعی داره که بدونیم یانه ، اثرشو میذاره! دست من و شمام نیست! اما یه نکته داره ... گاهی میشه علاج واقعه قبل از وقوع کرد... یعنی مثلا میتونیم بپرسیم ، بخونیم که سم خطرناکه! و یا حتی درباره چیزی که مطمئن نیستیم از یه ادم آگاه سوال کنیم ، مثلا میتونیم قبل از اینکه یه چیزی رو بخوریم از سالم بودنش مطمئن بشیم... این خیلی عاقلانه به نظر میاد، نه؟ پی درپی درپی نوشت: آمّا.... مسئله اینجاست که بعضی ادمهای عاقل نمیدونم چرا عاقل بودنشون خط قرمز داره!! به یه چیزایی که میرسه ، یهو میرن زیر علامت سوال!! ***** میگم: چرا نماز نمیخونی؟ میگه: دلت باید پاک باشه! فکرمیکنی نماز همه ی اینایی که میرن مسجد ، قبوله؟! من نظر خودمو دارم ، هروقت حالم خوبه نماز میخونم که خدا هم حال کنه! میگم: این نماز که دستور همون خداست!تو مگه خدا رو دوست نداری؟! میگه:معلومه که دوسش دارم! چی فکرکردی... اما من خدامو به روش خودم میپرستم... به نظر من اینطوری درسته! ***** قصه ی سرکشی ما ادم ها ... وقعا هم ته نداره! میگن: العاقل یکفیه الاشاره... فارسی اش میشه : در خانه اگر کس است ، یه حرف بس است! اما جالب اینجاست که خدایی که ما رو آفرید 124000 تا معلم فرستاد + 12 تا امام و کلی ادمهای خوب، اما این آدمیزاد که بچه ی همون آدمیزاد اولی بود... بازم گول خورد، بازم قولش یادش رفت، بازم درس و مدرسه رو ول کرد و رفت پی بازیگوشی....! این قصه ی لطف خداست که ته نداره! خدایی که هر سحر فرشته هاشو میفرسته که نوازشت کنن و از طرف خدا بگن: بنده ی من! سحرشده ها! نمیخوای بیدار شی ببینمت؟! خدایی که مهربونی هاش انقدر زیاده که روی دستش می مونه و اون وقت همه شونو یه جا توی ماه رمضون میریزه روی سرمون! نفسمونم تسبیح به حساب میاره ... بس که عاشقمونه! قصه ی مهربونی خدا و نامهربونی ماست که ته نداره...! اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی و التماس دعای فرج بسم رب الشهدا و الصدیقین ماه رمضان در هر سال قطعه ای از بهشت است که خداوند در جهنم سوزان دنیای مادی ما ، آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که در این ماه خود را بر سر سفره ی الهی وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت می شوند ،بعضی به برکت آن سی روز ،تمام سال را و بعضی همه ی عمر را... و بعضی دیگر هم از کنار آن غافل عبور میکنند! پ.ن: سلام دوستان! مهمونی خوش میگذره؟ پ.ن: اگه گفتین این جمله از کیه؟!! پ.ن: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پ.ن.م: جایی از یه نفر خوندم که میگفت: من خدایی رو که نمیبینم چطور بپرستم؟! پ.ن.پ: یاعلی و التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین حضرت حافظ میفرماید: ساقیا یک جرعه ای زان آب آتشگون که من / در میان پختگان عشق او خامم هنوز سلام اقا جون... فردام یه جمعه ی دیگه اس... عین همه ی جمعه هایی که تا به حال گذشته و همه ی جمعه های دیگه ای که مونده و شده بلای جون ما! به خدا سخته اقاجون... انتظار سخته! معرفت سخته! تشخیص راه و چاه سخته! به خدا اگه توی این همه تاریکی دستمونو نگیری اقا... بدجور گمراه میشیم! خدا میدونه که شما به فرج مشتاق تری از ما، ببخش اگه بدی های ما خون کرده به دلت اقاجون! ببخش اگه گناهای ما شدن پرده و چشمامون به این زمین عادت کرده! ببخش اگه انقدر اسیر داشته هامون شدیم و گرفتار روزمرگی! ببخش اگه زمینی شدیم... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فی فرج مولاناالمهدی ************** سلام دوستان! با این که اصلا بهم نمیاد ولی میخوام چندتا از وظایف منتظر در زمان غیبت رو یادآوری کنم ، اول برای خودم البته! شناخت امام عصر(عج) : در این باره حتما حدیث پیامبرمون رو به یادداریم که هرکس بی معرفت به امام زمانش از دنیا بره ،به مرگ جاهلیت مرده. انتظار فرج: باز به فرمایش پیامبرمون برترین اعمال هست. خودسازی و تهذیب نفس: خداوند در حجرات-13 ملاک برتری رو تقوات قرار داده. از طرفی شیعه ی مدعی انتظار باید تا فرصت هست خودش رو امده کنه برای خدمت به امام زمان(عج) و مولامون امام صادق(ع) در این رابطه می فرمایند: شما جز با پرهیزکاری به ولایت ما نائل نمیشوید. نیکوکاری: امام باقر(ع) میفرماید: کسی که دیده به راه اوست ، نیکوکاری را به حساب اونهد. و چه رابطه ی زیبایی هست... منتظر واقعی هم از او رنگ میگیرد و هم خود را فانی در او میبیند. اگر کار شایسته ای از او سرمیزند ، انرا از خود نمیداند... اخلاق شایسته: منتظران واقعی اون حضرت که ایشون رو مظهر کامل اخلاق الهی میدونن ممکن نیست اخلاق ناپسندی داشته باشن... اتفاقا الان این شعبان و رمضان که در پیشه بهترین فرصته برای اصلاح خودمون ، برای بهتر شدن ، برای اتفاقات خوب توی زندگی مون انشااله فرمان پذیری: از امام صادق نقل شده: خوشا به حال شیعیان ما که در دوران غیبت چشم انتظار امام زمان(عج) هستند و در دوران ظهورش سرنهاده به فرمان او. البته این فرمان پذیری و اطاعت نیاز به تمرین داره قطعا. این فرمان پذیری برای شیعیان واقعی طوری هست که هر لحظه ی غیبت برای اونها مثل مقدمه ظهور می مونه! قوت عقل و اندیشه و فزونی درک و دانش: امام سجاد(ع) در حدیثی میفرمایند : خدای تعالی آن قدر از عقل و اندیشه و دانش به نتظران در آخرالزمان بخشیده است که غیبت در نظر آنان به منزله ی حضور است. البته این امتیاز به شیعیان امام مهدی(عج) داده می شود. دعا برای تعجیل در فرج: خود حضرت مهدی(عج) دراین باره می فرمایند: باری تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا کنید ، زیرا فرج و گشایش کار شما در ان است . پس در واقع ایم به نوعی تکلیف ماست در زمان غیبت... اخلاص: کمال توحید اخلاص است. بدون اخلاص نمیتوان سختی های دوره ی غیبت را تحمل کردو بر انتظار پافشاری نمود! امام باقر(عج) فرموده : حضرت مهدی(عج) پس از غیبت و حیرتی ظهور میکند که در آن جز مخلصین و دارندگان یقین بر دین ثابت قدم نمی مانند . پیروی از فقهای جامع الشرایط: به فرموده ی خود امام زمان(عج) مشکلات احکام رو در زمان غیبت باید از راویان حدیث و فقها پرسید که نماینده امام هستند. آمادگی برای یاری امام زمان(عج) دوست داشتن امام عصر(عج) محزون بودن در فراق امام زمان(عج) اقتداء به امام زمان(عج) : این به معنای پیروی در همه ی رفتارها از فرمان ها و سیره ی ان حضرت است. استقامت و پایداری: در دوران غیبت فتنه ها و گرفتاری های گوناگونی رخ میدهد و شبهه های تردید آفرین بوجود می آید که برای منحرف نشدن در این فشارها و ناامید نگشتن ، صبر و استقامت زیادی لازم است. روایت شده پیامبر دست به دعا برداشتند و فرمودند: پروردگارا برادرانم را به من بنمایان! یکی از یاران پرسید: ایا ما برادران شما نیستیم؟ آن حضرت فرمود: نه،شما اصحاب من هستید و برادران من قومی در آخرالزمان هستند که مرا ندیده به من ایمان آورند... و بعد فرمود: سختی استقامت هر یک از آنان بر دین خود ، بیشتر از کسی است که در شب ظلمانی بخواهد بوته ی خاری را با دست خود از خار بپیراید یا کسی که بخواهد ذغال گداخته ی سوزانی را در مشت نگه دارد. آنان چراغ های شب های ظلمانی اند. تولی و تبری: دوست داشتن دوستان خدا و اهل بیت و دشمن داشتن دشنان انها از تکالیف شیعیان در دوران غیبت است. تلاش برای اصلاح جامعه : کناره گیری از جمع م بی اعتنا بودن به مسائل اجتماعی و سرنوشت دیگران پذیرفتنی نیست ... لااقل از یک مسلمان قابل قبول نست چون پیامبر ما فرمودند: هر کس شب را به صبح برساند و به اصلاح امور مسلمانان اهتمام نورزد ،مسلمان نیست. رعایت حقوق اختصاصی امام زمان(عج): که برخی از انها عبارتند از : به پا خاستن هنگام ذکر نام آن حضرت/دعا برای ایشان/صدقه دادن به نیابت امام زمان(عج) / توسل به ایشان و طلب شفاعت از خدا... پ.ن: ببخشید این پست طولانی شد! لازم بود... لااقل برای خودم! راستی منابع احادث اکثرا بحارالانواره، اگه کسی دقیقشم میخواد ،در خدمتیم! یاعلی و التماس دعا
طبقه بندی: عشق سیاست مهمونی مسجد دعا گناه ماه رمضون ازدواج پایگاه اجتماع غیبت راهپیمایی روزقدس
طبقه بندی: دشمن عشق زینب ولایت نماز خدا وضو شب قدر دعا فاطمه ماه رمضون علی نفاق منافق بندگی بی بی
طبقه بندی: مولا عشق مهمونی رمضان فاطمه علی زن بهشت قدر بندگی دل
طبقه بندی: عشق سیاست فردا مهمونی رمضان اسلام ماه خدا علی مهربونی طالبان اصلاحات دین امروز نفاق منافق صورت سیرت
طبقه بندی: عشق مهمونی خدا ماه رمضون مهربونی مدرسه ادم روش فکر دکتر بیمار
طبقه بندی: عشق مهمونی خدا رمضان علی امام ولی بهشت جهنم کیف
طبقه بندی: انتظار عشق امام زمان جمعه
By Ashoora.ir & Night Skin