عطر حضور
http://www.shindokht.com/blog/photos/sh0109.jpg سلام به همه دوست دارم فکر کنم فتوشاپه ... دوست دارم فکر کنم همه ی اینا مسیحی یا یهودی ان.. لااقل مسلمون نیستن!! دوست دارم فکر کنم آیه ی حدود حجاب عینا توی قران نیومده .... دوست دارم فکر کنم اینا جاهل ان و به خاطر ندونستن و نرسیدن پیام دین بهشون این رفتارو میکنن ... دوست دارم آبجی هام اینطوری نباشن ... اما.... حالا الان که میگن خب هوا گرمه و لباس زیاد نمیشه پوشید به خصوص توی شهری مثل شهر ما... ولی در عجبم از بعضی از هم جنسای خودم که زمستون هم... ای بابا! شاید این موضوع تکرارش مسخره بیاد به نظر بعضی از دوستان ... شاید بگن که اصلا این یه موضوع شخصیه ، حرفی که خیلی از آبجی هام میزنن ... اما ... گاهی این شهر رو ... گاهی این آدم ها رو ... گاهی این خیابون ها رو نمیشناسم! گاهی میخوام بگم خب شاید درگیر سنت استدراج شدن و به خاطر اصرار به گناهه که الان به اینجا رسیدن اما چند نفر ممکنه این طوری بشن ؟ تازه خدای به این مهربونی ... که هر لحظه دنبال بهونه میگرده که یه جوری ثواب جور کنه واسه بنده هاش ... مگه میشه؟؟ پی نوشت: "تذکر " بهترین هدیه است... تولد دوستامون ، حتی ولنتاین ، عید نوروز ، هر مناسبتی که پتانسیلشو داره ... به جای هر هدیه ی پر خرج دیگه ای ، میتونیم یه کتاب خوب ، یه دوست خوب ، یه آدم خوب ، یه رفتار خوب رو به دوستانمون پیشنهاد کنیم... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم یاعلی و التماس دعا بسم رب الزهرا میگن: مادر خانه هر کاری بکند ، اهل خانه هم یاد میگیرند ؛ مثلا اگر شهید شود....! دل نوشت: از نظرات وبلاگ قاصدک بانو نوشتم... دیدی دنیا یتیم شد؟! خوب شد اینجا بهارها ، برف نمی بارد ؛ وگر نه کبک ها بسیارند... فاطمه را غربت امام زمانش شهید کرد... ما را چه میکند غربت آقایمان...؟! اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین یاعلی - التماس دعای فرج بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان. شنیدین حتما که یکی از مهم ترین ویژگیهای بانو ، حجابشون بوده ... داشتم فکر میکردم بیخود که کسی نمیشه محبوبه ی خدا! ادم باید کلی راز و خلوت داشته باشه با یکی ، تا بشه محبوبه اش... لحظه هایی که فقط خودت میدونی وخدا! مثل نیمه شب های فاطمه بانو! دل نوشت: دلم میگیره گاهی که دانشگاهم... از دیدن خیلی چیزا خجالت میکشم... و بیشتر خجالت میکشم از اینکه به اسم تذکر عملی ، ساکتم در برابر چیزهایی که میدونم دل امام زمان-عجل الله- رو به درد میاره! اقامون انقدر کار داره که اگه از استغفار برای من و امثال من بیچاره هایی فارغ بشه ، بازم وقتش پر باشه! اگه دلمون برای فاطمه ی علی خون میشه ، اگه میگیم ارزومون اومدن مهدی فاطمه است ، کاش سعی کنیم لااقل به خودمون ثابت کنیم! فقط یه گناه! هر کدوم یه گناهمونو ترک کنیم... کار سختی نیست ، اگه اراده کنیم ، توفیقشو میدن بهمون انشااله... بسم الله مومن! اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین یازهرا- التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین می فرماید: الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها همه جا خداست ، همه چی خداست ، همه خداست ... او هست و هیچ غیر او نیست... در مقام عاشقی باید از رفاقت گذشت... باید اون قدر رفیق شد با خدا تا "حبیب" لقب بگیری... اولش اسون به نظر میاد ... تازه اگه همت کنی و پرده های تاریک نفستو ، یکی یکی کنار بزنی... بعد تازه اول عاشقیه... تازه اول مستی دیدن وجه اللهه... تازه اون وقت میرسی به پرده های نور ... از اونا که بگذری... از هر کدوم که بگذری... اونقدر مست میشی اونقدر مست میشی اونقدر مست میشی که دیگه چیزی ازت باقی نمی مونه! وجودت فناء میشه در وجود اون که هست ولی بودنشو تا اون روز باور نکرده بودی! که یکی هست و هیچ نیست جز او....! اون وقت تازه می فهمی که مشکل یعنی چی ؟! که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها.... پی نوشت: اگه برات تعریف کنن ، خیلی عاشق میشی... اگه تجربه کردی ، ما رم دعا کن ... . حبیب اله العالمین.... صلی الله علی فاطمه وابیها و بعلها و بنیها +عجل فرجهم فراموش نشه مومن! یاعلی مدد - التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همه! به اونایی که یادشون بود تولدمه ، به اونایی که یادشون نبود تولدمه!! عاشق همتونم... همون که شاعر میگه : عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست! چه پیام تبریکای بامزه ای میفرستن دوستا... میگن : چه زیباست روز ابتدای بودن ، روزی که تو آغاز شدی! میگم: چه تعبیر عجیبیه! درون آدم رو به هیجان میاره... روز ابتدای بودن! یعنی اصلا درسته بگیم خدا آفرینش رو آغاز کرد؟! اگه چیزی ظرفیت بودن رو داشته باشه دیگه زمان براش مطرح نیست... اگر میتونه باشه پس ضرورتا باید باشه و چون خدا ازلیه پس حقیقت اون هم ازلیه! مثل افتاب و شعاع آفتاب که بهش وابسته اس و این وابستگی عین وجودشه! پی نوشت: علی مرد آنجا که در پیش در/ همه هستی حیدر افتاده بود/ چقدر تعریف وجود در نگاه ائمه زیبا بوده ... چقدر عاشقانه! آیا واقعا جامعه ای که اسوه ی حسنه ای مثل محمد -صلی الله علیه و اله- و اهل بیتش داره ، شبیه جامعه ی امروز ماست؟! انصافا ما برای این اجتماع الهی چی کار کردیم...؟!! اینو بعد از 175200ساعت فرصت دارم میپرسم از خودم... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی و التماس دعای فرج بسم رب الزهرا... پیش نوشت: خوب شد نبود ، کربلا را ببیند ... نقطه های سوره ی کوثر از همان اول انگار ، اخرش را معلوم کرده بودند! دنیا که جای ماندن نبود... دنیا را باید برای همان هایی می گذاشت که جای مُهر روی پیشانی هایشان پینه بسته اما حیدرش را در اجرای عدالت ، تنها می گذاشتند! صدا زد: اى دختر کسى که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد... . اما جوابى نیامد چون جامه را از روى صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روى حضرت انداخت و در حالى که ایشان را مىبوسید گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتى سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماء مادر ما کجا است؟ وى ساکت شد و جوابى نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیهالسلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: اى برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد. حسن خود را بر روى مادر انداخته و گاهى مىبوسید و مىگفت: اى مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهاى حضرت را مىبوسید و مىگفت: اى مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن. اسماء به آنها گفت: اى فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان على علیهالسلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا مىزدند:یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و على علیهالسلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر فوت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: اى دختر حضرت محمد به چه کسى تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلدارى داده مىشدم، بعد از تو چه کسى موجب دلدارى و تسلیت من خواهد شد... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی و التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همه... میخوام برم ... تا بعد اردو جنوب(اگه قسمت بشه ان شااله) خدا حافظ اندیشه ی همتون! استاد ، سرمشق نگفتن داد... میرم تمرین سکوت کنم این روزا... فدای حسین... همه چی ، مثلا زندگی! می فرماید : هر نظرم که بگذرد جلوه ی رویش از نظر/ بار دگر نکوترش بینم از ان که دیده ام... پی نوشت: قرارمون هر لحظه ، یاد خدا! مبادا غفلت کنیم... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم+یاعلی و التماس دعای فرج شهادت نصیبتون ان شااله
طبقه بندی: عشق ولایت امام خامنه ای اخلاق تذکر امر به معروف نهی از منکر گشت
طبقه بندی: شهادت مولا عشق ولایت امام زمان غربت فاطمه علی ولی حیدر مادر
طبقه بندی: عشق ولایت امام زمان گناه علی فاطمیه حیدر
طبقه بندی: عشق ولایت سیاست خدا فاطمه علی حافظ قران اصلاحات علم امامت
طبقه بندی: عشق ولایت امام زمان اسلام علی فاطمیه تولد جامعه
طبقه بندی: عشق ولایت امام خامنه ای فاطمیه امامت مولا علی معراج
طبقه بندی: عشق ولایت جنوب دانشگاه دل سکوت حرف راهیان
By Ashoora.ir & Night Skin