عطر حضور
هو الرب العرش الکریم اول : سلام دوستان... بزرگترین عید شیعیان رو به همه ی بچه شیعه های گل تبریک میگم... یادتون نره امشب و فردا حسابی واسه اومدن مولامون دعا کنید... همیشه پدرا و مادرامون از بچگی هاشون میگن و از اون قدیم و ندیم ها که انگار آدماش باصفاتر بودن و از امروزمون که همه بی وفا و صفا شدن و ... ای بابا...! خلاصه حسابی دل ما رو آب میکنن و بعد یه منبعی آمار میده که امار خودکشی جوونا رفته بالای برج میلاد!!! دوم : دوبیت از مرحوم آغاسی که شخصا علاقه ی خاصی به شعرهاشون دارم چون به نظرم پر از صداقت و احساسن، اگر چه شاید به نظر خیلیها ساده بیان! شیعه یعنی دست بیعت با غدیر / بارش ابر کرامت بر کویر شیعه یعنی هفت وادی اضطراب / شیعه یعنی تشنگی در شط آب سوم : فکر میکنم وقتش رسیده که با یه دیدگاه متفاوت به امام علی (ع) نگاه کنیم ... نه تنها به دید یک امام ، نه با دید یک انسان برگزیده برای رهبری ... و نه به عنوان پسرعموی بهترین خلق و همسر بهترین زن و پدر بهترین جوانان و وو... زندگی امام علی (ع) فقط اسم و رسم و قصه هایی نیست که شاید از خیلیها شنیده باشیم... امام کسی بود که به اعتراف تاریخ شخصیت بی نظیری داشت ، مجموعه ای از علم و درایت و درک و حکمت و عشق و خشم و قدرت و لطافت و .... کسی که در هر لحظه دقیقا همون جایی بود که باید می بو د و درست همون کاری رو می کرد که باید می کرد و درست بود ... کسی که سوگند می خوره که به خدا قسم اگر پرده ها و حجاب ها برداشته بشه ، ذره ای به ایمان من اضافه نمیشه ... و این ادعای خیلی بزرگیه ... اما باید یادمون باشه که خدای علی(ع) هم بدون شک بزرگترین خداوندیه که میتونه وجود داشته باشه.... نمیدونم کتاب "روی ماه خداوند را ببوس" اثر مصطفی مستور رو خوندید یانه ... اما جایی از این کتاب نویسنده جمله ای داره که میگه : خداوند برای هر کس به همون اندازه وجود داره ، که اون بهش اعتقاد و ایمان داشته باشه ... برای کسی که ایمانی نداره ، خداوندی هم وجود نداره ... به نظرم این جمله میتونه خیلی معنی داشته باشه ، میتونه خیلی از نگرش ها رو تغییر بده ... باید یادمون باشه ، بخشی از شناختی که ما نسبت به پدیده ها و مسائل اطرافمون بدست میاریم ، به پیشینه ی ذهنی و زاویه ی نگاهمون به اون پدیده یا موضوع بستگی داره ... شهید دکتر شریعتی(ره) در کتاب "تشیع علوی، تشیع صفوی" به نکته ی جالب اشاره کردن : ما علی را گرفته ایم ، تا محمد را گم نکنیم ... شیعه شده ایم ، تا سنّی بمانیم... لقوم یعقلون... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین توی تذکره الاولیای عطار در ذکر ابراهیم ادهم چیزای جالب اومده که خوندنش خالی از لطف نیست. *** نقل است که گفت : وقتی باغی به من دادند تا نگاه دارم ، صاحب باغ آمد و گفت : انار شیرین بیاور! بیاوردم ، ترش بود . گفت : نار شیرین بیاور ! طبقی دیگر بیاوردم . باز ترش بود . گفت : ای سبحان الله ! چندین گاه در باغ باشی و نار شیرین ندانی؟؟ گفتم : من باغ تو را نگه می دارم و طعم انار ندانم که نچشیده ام!!! مرد گفت : بدین زاهد که تویی ، گمان برم که ابراهیم ادهمی . چون این بشنیدم ، از آنجا برفتم . *** نقل است که گفت : یک شب جبرئیل را به خواب دیدم که به زمین آمد ، صحیفه ای در دست . گفتم : تو چه خواهی ؟ گفت : نام دوستان حق می نویسم . گفتم : نام من بنویس! گفت : از ایشان نه ای . گفتم : دوستِ دوستانِ حقّم ! ساعتی اندیشه کرد ، پس گفت : فرمان رسید که اول نام ابراهیم ثبت کن که امید در این راه از نومیدی پدید آید . *** سلام دوستان ! فردا عید بزرگ مبعثه .... اول از همه به مولامون صاحب الزمان (عج) تبریک میگم و بعد هم به همه ی مسلمونا ، چه شیعه ، چه سنی ! به قول شهید دکتر شریعتی : ما شیعه شده ایم ، تا سنی بمانیم ... علی (ع) را گرفته ایم ، تا محمد(صلی الله علیه و آله) را گم نکنیم ! الهی اگر از دوستان خدا نیستیم ، سعی کنیم دوست دوستان خدا باشیم تا شاید به واسطه ی اونها لایق فیض و رحمت الهی بشیم . فردا روزه گرفتن خیلی خوبه ! اگه روزه قضا هم نداریم ، روزه برای سلامتی و تعجیل در فرج آقامون که می تونیم بگیریم!!! از بیسیمچی امتداد(30001357) یه حرف خوب یاد گرفتم : ترک صلوات و دعا کردن به دعاهای شخصی ، مثل رها کردن سرچشمه و به دنبال جوی آب یا حوض گشتن است . آیت الله بهجت(ره) و آخر هم ذکر صلوات و دعای فرج فرصت بهانه ای است که پاکیزه تر شویم ... تا روبرویمان نشدی ، تا نیامدی! یاعلی و التماس دعای شهادت بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان! جاتون خالی ... راستی اول ، سال نو مبارک و ان شاالله که سال ظهور آقا باشه ... باید برید و ببینید که چه خبره اونجا ... مکه و مدینه رو میگم ...انشاالله قسمت همه ی دوستان وبلاگی بشه و ما رم یادتون نره اگه اون طرفا یه سری زدین ... همین قدر بگم که اون ورا خیلی خبراست ... من گناهکار و روسیاه که هیچی نفهمیدم ... اگه از گربه های مسجد الحرام و خاک و خُل های مسجدالنبی و با کفش وارد شدن این عربها و هوای گرم و.... صرف نظر کنیم ، همه چیزش عالیه!! البته .... راه منزل لیلی هر چند صعب العبور باشه ، مجنون را چه باک؟!! تازه به نظر این حقیر اینها خیلی هم کم بود ...به قول میرزاده عشقی: عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست ولی دوستان ! همه جای سفر یه طرف ، غربت مدینه یه طرف ! چی بگم براتون ... از کوچه های بنی هاشم که دیگه چیزی ازشون باقی نمونده ... از گنبد سبز و خاک گرفته ی پیامبرمون که هنوز غبار جاهلیت از روی چهره اش پاک نشده .... از پنجره های سرد و بی روح بقیع که هیچ شباهتی به بارگاه چهار تا خورشید معصوم نداره... وای خدا..... چی بگم از مظلومیت شیعه .... حالا ببینید چی داره میکشه آقامون ...امام زمانمون ... الهی فدای اون دل دریایی اش بشم ... چقدر صبر و تحمل داره... من که شهید نشدم ولی دعا کنید ، اگه لیاقت داشته باشم خدا قسمتم کنه اللهم عجل لولیک الفرج یا علی و التماس دعا
طبقه بندی: شیعه سنی علی غدیر شریعتی مستور
طبقه بندی: شهادت انتظار شیعه امتداد مبعث سنی آیت الله بهجت دکتر شریعتی
طبقه بندی: شهادت آقامون حج دانش آموزی مسجدالحرام مسجدالنبی مظلومیت شیعه بقیع گنبد سبز
By Ashoora.ir & Night Skin
درباره وبلاگ
پیوندها
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
آرشیو موضوعی
سایر امکانات
لوگوی دوستان
