عطر حضور
بسم رب الشهدا والصدیقین سلام چرا؟؟؟ واقعا چرا ؟ دوست گلم ، چرا من و توی جوون که با آرمان های همین انقلاب تربیت شدیم و می دونیم ریشه خیلی از مشکلات از فرهنگ ماست و اگه فرهنگ سازی درست و اساسی بشه ، تمام مشکلات ما حل میشه ؛ وقتی خودمون وارد اجتماع میشیم و به مقامی چیزی میرسیم (هر چند کوچیک !) همه ی این شعارها یادمون میره؟؟؟ و به اسم مصلحت ، میشیم مثل همونایی که یه روز چپ و راست ازشون انتقاد می کردیم ؟! می خوام بگم این آقایونی که کاندیدای ریاست جمهوری شدن ،یه روز مثل من و تو ، دانش آموز و دانشجو بودن !! گوشی اومد دستتون حالا؟؟؟ یعنی چرا به بهانه های جورو واجور مثل مصلحت و محافظه کاری .... پا میذاریم رو خواسته ی قلبی مون ، اعتقاداتمون ، ارزشها و عقایدی که یه عمر براشون جنگیدیم؟(حالا واقعا جنگیدیم ؟!!!!) تا خواست یه عده تامین بشه؟ چرا همیشه توده و اکثریت ، باید تابع یه اقلیت خاص و مرفه باشن؟ چرا همیشه دنیا باید به کام اون یه عده باشه ؟ آخه چقدر باید از دست این یه عده بکشیم؟؟؟ خدا تو قرآن میگه : خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد ، مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند ! پس اگه ما الان این همه مشکل داریم ، دلیلش فقط این آسودگی و خواب بی موقع است !!! آره عزیز من ، از ماست که بر ماست!!! ولی ..... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست یعنی .... اگه رویای پیشرفتمونو با میکروب آسایش و رکود معنی کنیم ، این سکوت مثل موریانه ، ریشه های درخت سبز آرزوها و آرمان های قشنگمونو می خوره ! و وقتی از این خواب لعنتی بیدار می شیم که دیگه فرصتی به پایان دنیا نمونده !! باور کنین ، قضیه همین قدر جدّیه که من دارم میگم !!!! به قول زنده یاد طاهره صفار زاده : رفتن به راه می پیوندد ، ماندن به سکوت ... پس بزن بریم رفیق ! یا علی و التماس دعای فرج
طبقه بندی: انتخابات ریاست جمهوری سرنوشت مرفه بی درد
By Ashoora.ir & Night Skin