عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین روضه خون از صبر میگفت، از کوچه های بنی هاشم... از دست های بسته ... از دل خون برادر... از سری که... از عصر عاشورا که نمیشه ازش نوشت حتی! و اون تمام مدت به این فکر میکرد که چی شد صبر ایوب شد مثل استقامت؟! از دست دادن گله و مال و فرزند سخت تره یا فراق امام زمان...؟! امان از دل این خواهر.... پی نوشت : از بقیع چی میشه گفت... حتی جرات نمیکنی یه زیارت عاشورا بخونی ... بهترین ادم های روی زمین رو مثل ادم های دیگه توی بقیع خاکشون کردن... انگار این چهار بزرگوار همچنان که در زندگی رعایت پایین ترین مردم رو میکردن ، بدن های پاکشون بعد از مرگ هم به این مردم داری پایبنده! و چه احساس عاشقانه ای... از پیامبر به ارث بردن این همه عشق رو! پی در پی نوشت: فردا روزیه که دنیا یکی از بهترین باباهای دنیا رو از دست میده.... صلوات با عجل فرجهم فراموش نشه - شهادت نصیبتون یاعلی مدد بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همه! چشماتونو ببندین... یه بار، فقط یه بار به جای زینب ، گودال قتلگاه رو تصور کنین... عصر عاشورا... حالا چشماتونو باز کنین. نمی دونم دیگه میتونین چشماتونو ببندین و بی قرار نشین؟! پی نوشت: دل اگر هست، دل زینب کبری باشد؛ آفرین باد بر این همت مردانه ی دل... پی نوشت: از حلقه ی محبت تو، لایمکن الفرار... یاحسین! پی نوشت: تکلیف...؟! اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین دنیایی را از این دنیا گرفتند انگار...! دنیایی که شبیه دنیای ما نبود! دنیای عاشقی بود یا... نمیدانم ، دنیای فاطمه بود شاید...! پ.ن1: تنهایی مان "چینی نازک" نداشت مولا ؛ اما... روحمان شکست ،شما که رفتید... پ.ن2:زینب... زین أب... عجب نامی بر شما گذاشته اند بانو جان! گمانم هیچ کس نفهمید ، این شب ها چه می گذشت بر شما پ.ن3:بندگی جرم بزرگی است انگار... پ.ن4:سلام پ.ن5:وضوی بی ولایت ، آب بازی است! اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین یاعلی والتماس دعا بسم رب الشهدا الصدیقین زمان به جز خون شهدا ... همه چیز را کهنه می کند.... مقام معظم رهبری *** ما آگاهانه راهی را گزیده بودیم که نصیبمان چیزی جز رنج نبود ...فراموش نمی کنم پدرم رنج های فردایم را می شمرد و در پایان میگفت : می ترسی؟ گفتم : نه! مادرم پیش از این ،همه را گفته است!! وقتی در زمانه بد، روزگار سیاهی و حکومت بدی زندگی میکنی و می خواهی خوب بمانی ، باید بجنگی...و در میدان ، آسودگی محال است و تنها خون و درد انتظارت را می کشد! یا باید این همه را بپذیری و به خوبی وفادار بمانی یا باید با بدی آشتی کنی و بار سالم به منزل برسانی.... رسالت این خانواده مشخص کردن مرزها بود... مگر می شود مرزها را مشخص نمود و خود کنار نشست؟؟ و اینک این من ، که از غروب کربلا می آیم و عزیزترین عزیزانم را به آسمان انسان بخشیده ام تا هیچ کودکی بی ستاره نماند.... و هیج انسانی به ناامیدی رضا ندهد... این ، نه خون که بذر زندگی است که حسین افشانده است و این نه زنجیر که داس درو است در دست های زینب... (مرثیه ای که ناسروده ماند – اثر پرویز خرسند) سلام دوستان ! امید وارم هر محرم که از عمر ما میگذره یه گوشه از قیام عاشورا رو درک کنیم .... ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج انتظارتون سبز... یا علی و التماس دعا
طبقه بندی: شهادت کربلا زینب ولایت امام رضا حسین 28صفر
طبقه بندی: عاشورا صبر زینب حسین تکلیف
طبقه بندی: دشمن عشق زینب ولایت نماز خدا وضو شب قدر دعا فاطمه ماه رمضون علی نفاق منافق بندگی بی بی
طبقه بندی: انتظار کربلا عاشورا محرم رهبر صبر زینب
By Ashoora.ir & Night Skin