عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همه! امروز امتحان اندیشه1 داشتم! 11دیشبش فهمیدم که امتحان ساعت10 نیست و 7ونیم صبحه!!! در حالیکه ظهر دیروزش یکی از دوستام تازه کتاب رو برام خرید و من بعد از ظهر برای اولین بار کتاب مربوط رو زیارت کردم ، اما با اعتماد به نفس کم سابقه ای 7ونیم رفتم سر جلسه و 8و نیم هم برگه رو دادم!! مامانم(بعد از امتحان): یه دور خونده بودی؟! من(همون بعد از امتحان): اره! صبح تمومش کردم!!! یکی از سوال های امتحان این بود که کلا شیطان چی بود و کی بود و چند چند بود با ما؟! منم جاتون خالی ، دلتون نخواسته باشه ، هر چی می دونستم نوشتم و آخرشم تا می خورد زدم این موجود آب زیرکاهو !! هر چند بزرگترین دشمن ما همین نفس خودمونه که باید فقط ازش به خدا پناه برد ولا غیر! پی نوشت: تازه دارم یادداشت دانشجویی می نویسم! دوستان میگن عمومی رو اساسا باید این طوری پاس کرد!! خدا نمره شو به خیر کنه ان شااله! یه صلوات با عجل فرجهم فراموش نشه- یاعلی بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام بر دوستان بهتر ازآب روان ! ( چقدر من از این جمله خوشم می آد.) آخ .... نمی دونین چه کیفی داره بعد از یک ماه کامپیوترتو (رایانه !) روشن کنی و پست بعدی وبلاگتو بنویسی ... اصلا آدم روشن می شه !!!! اولین پست پاییزی رو بخونید لطفا . ***** اول . خدا از این کنکور نگذره که شده عامل تباهی بهترین سال های زندگی جوونای ایرونی و بلای جون بابا و ماما نا ! بعضیها می گن از درس خوندن خسته می شیم و درس خوندنو مساوی تست زدن و موفقیت در کنکور می دونن ! اما دلم می خواد به همه ی کنکوری های 89 که باهاشون هم دردم یاد آوری کنم که نباید درس خوندن رو فقط به کنکور و دانشگاه خلاصه کنیم . کاش دیدگاهمونو بازتر کنیم و به درس ، به معنای واقعی کلمه توجه کنیم .... درس خوندن حتی مساوی کتاب خوندن هم نیست ! به نظرم درس خوندن یعنی امروزت با دیروزت مساوی نباشه .... یعنی هیچ صبحی رو بدون یاد گرفتن یه چیز جدید به شب نرسونی .... درس خوندن یعنی بتونی عمق یه پدیده رو درک کنی ، بهش فکر کنی و از روی زمین و زمان درس بخونی و یاد بگیری ..... در کل فکر می کنم باور های ما و تعریف هایی که از اجسام مادی یا پدیده های غیر مادی اطرافمون داریم ، بیشتر از 95 درصدش به نگرش ها و دید گاه هامون بستگی داره ! دوم . دیروز یاد یه درسی از کتاب تاریخ راهنمایی افتادم که درباره ی جنبش پروتستانیزم و مارتین لوتر و اینا بود ..... آخه تازگی ها یه مطلبی خوندم درباره ی فرقه های مختلف مسیحیت و اینکه پروتستان ها درواقع مسیحیان صهیونیست ان . یعنی مسیحی هایی با گرایش های صهیونیستی ! جالب تر این که این جناب مارتین لوتر یه کتابی نوشته تحت عنوان " مسیح یک یهودی زاده شد " و ایشون سعی کرده یک تفسیر یهودی از مسیحیت ارائه بده ، به عبارت دیگه می خواسته انجیل رو با تورات تفسیر کنه . یه نکته ی بامزه هم اینکه ، دیروز وقتی برای کاری توی محله های قدیمی سمنان بودم ، روی یه دیوار کاه گلی ، این اسم رو دیدم : " علی لوتر !!! " سوم . این آخرین اول مهری بود که مدرسه می رفتم ، چون اگه خدا بخواد ، سال دیگه این موقع دیگه دانشجو شدم ! هر چی بیشتر از سال تحصیلی می گذره ، این بغضی که توی گلومه گنده تر میشه ! امیدوارم تا روز کنکور راه نفسمو نبنده !!!! (البته این که اغراق بود ، چون آدم هیچ وقت ا زپیشرفت و جلو رفتن خسته نمی شه .... اونم موجودات سمپادی مثل ماها ...!!) انکا رنمی کنم که دلم برای همه ی شیطونی هایی که تو مدرسه کردیم و آتیش هایی که سوزوندیم تنگ میشه ! راستی یه جمله ی بسیار بسیار قشنگ از مولا و مقتدامون امام علی (ع) : رشک بردن به کامیابی دوست ، از کوتاهی همّت است . از همه ی رفقا عاجزانه التماس دعا داریم ! برای همه ی کنکوری های 89 دعا کنید ، منم اگه یادتون بود ، دعا کنید . ***** اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل لولیک الفرج اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک یاعلی و التماس دعا
طبقه بندی: امتحان عشق درس دانشجو شیطان پاس
طبقه بندی: کنکور مارتین لوتر صهیونیزم پروتستان درس
By Ashoora.ir & Night Skin