عطر حضور
بسم الله الرحمن الرحیم . یا فاطمه الزهرا.... یا فاطمه الزهرا... یا فاطمه الزهرا تقریبا رمز تمام عملیات های بدون شکست بچه های جنگ ، نام مادرشان بود.... و الحق ، عجب برکتی دارد این نام... این نام مصون از اتش! ****** سلام به همه. امروز که داشتم می اومدم دانشگاه توی راه طبق یه عادت قدیمی با خودم حرف میزدم... یه جور مناجات اول صبحی به زبون مادری!! گاهی مجبورم دوروبرمو چک کنم که مبادا کسی صدامو بشنوه و فکر کنه ...! لپ تاپ سنگینی میکرد ، به خدا گفتم : فکر میکنم قمقمه و کلاش و یه کمربند نارنجک همرامه! به خدا گفتم : نذار یادم بره ما هنوز در حال جنگیم... بوی خاک میاد حسابی... هنوزم داریم برای "آزادی" میجنگیم... برای رهاکردن اون ازادی که امروز سر نیزه ها بردن... بهش گفتم : کمکم کن! بهش گفتم : .............. . بماند! اللهم صل علی محمد و ال محمد (بلند بفرستی ها! با عجل فرجهم :) - یا علی ) بسم رب الشهدا و الصدیقین میفرماید که اول سلام .... بعدشم : من آن نیم که حلال از حرام نشناسم/ شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام به همه ی دوستای گلم که این مدت سر زدن و لطفشون شامل حالم شد... واسه همه دعا کردم... خیلی خوب بود! جزء همون ساعت ها و روزهایی که از عمر ادم حساب نمیشه ها... شنیدین اون جمله ی سید مرتضی رو که میگه : جاذبه ی خاک به ماندن می خواند و آن عهد باطنی به رفتن... عجیبه که اون خاکها اساسا جاذبه ای ندارن! درواقع باید بگم جاذبه شون زمین گیرت نمیکنه بلکه اجازه ای میشه برای پروازت... پی نوشت: انشااله با دعای شهدا عاقبت به شهادت بشیم... الهی حوّل حالنا(به همون حالی که تو دوست داری!) بشیم امسال دسته جمعی ؛ بلکه اقای غریبمون بیاد... صلوات فراموش نشه با عجل فرجهم یاعلی مدد بسم رب الشهدا و الصدیقین پسرش که شهید شد ، دلش سوخت آخه یادش رفته بود واسه سیلی که توی بچگی بهش زده بود ، ازش عذرخواهی کنه؛ با خودش گفت: جنازه ش رو که اوردن صورتشو می بوسم . آوردنش ... ولی سر نداشت................. پی نوشت: به یاد داداش حسینمون که امسال همسایه ش شدیم توی دانشگاه.... شفاعتمونو بکنه انشاالله صلوات با عجل فرجهم- شهادت نصیبتون یاعلی مدد بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همگی.... ان شااله اگه قسمت بشه قراره 18 همین اسفند برم خاک بوسی شهدا... خودشون که افلاکی ان و ما... بماند همه ی نداشتن هامون و غصه هامون توی این سیاره ی رنج! یه چیز جالب توی رشته خودم یعنی معماری یاد گرفتم که دوست دارم شما هم بدونین... کی میدونه چرا مسجدها عموما یه مکعب ان که روی سرش گنبد داره؟!!! کی می دونه مکعب و کره ... هر کدوم نماد چی ان؟!! جالبه بدونین که مکعب نماد خاک و زمینه و کره نماد آسمون ... یعنی توی اسلام .... انسان از فرش به عرش میرسه ... یعنی انسان میتونه با همه ی اینکه از خاک پستی آفریده شده .. به آسمون هم برسه! با همین تن خاکی! تا به جایی رساندت که یکی / از همه جهانیان بینی.... یعنی به جایی میرسی که جبرئیل امین رو هم راه ندادن!!! توی وبلاگ یکی از دوستانم جمله ی قشنگی خوندم... نوشته بود: خدایا عقیده ام را گرفتار عقده ام نکن! اللهم صل علی محمد و آل محمد و احفظ قائدناالخامنه ای یاعلی و التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام دوستان خوبم،چون زمان اعزام کاروانهای راهیان نور نزدیکه ، به نظرم باید وبلاگم یه رنگ و بویی از شهدا میگرفت... غزلی از سید حمید برقعه ای خوندم که حس قشنگی داشت. حتما بخونیدش... سلام راوی مجنون! سلام راوی خون/نگاه کن که نگاهت غزل غزل مضمون تو در مسیر خدا، در میان خوف و رجا/نشسته روی لبانت تبسمی محزون به اعتقاد تو سیاره رنج می خواهد /جهان چه فایده لبریز باشد ا زقارون جهان برای تو زندان،برای تو انگور/جهان دسیسه هارون و نقشه مأمون درون من برهوتی است از حقیقت دور/از این سراب مجازی مرا ببر بیرون چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود/از این زمانه به فردای دیگری اکنون نگاه کن که نگاهت روایت فتح است/سیاه چشم تو کرده است فکه را مجنون به سمت عشق پریدی خدا نگهدارت/تو مرتضایی و دستان مرتضی یارت! *********** اللهم صل علی محمد و آل محمد و احفظ قائدناالخامنه ای یا علی و التماس دعا بسم رب الشهدا و الصدیقین واقعا داشتم شرمنده ی آقا میشدم ... داشت یادم میرفت ! تولد خورشید یازدهم مبارک .... راستی ، همین الان یه چیز جالب دیدم ، که دوست دارم شما هم بخونیدش! بسم رب الشهدا و الصدیقین تا وقتی هنوز نرفتی ...فقط شوق رفتن و رسیدن داری! اما وقتی رفتی و دیدی و برگشتی .... دیگه علاوه بر اشتیاق رفتن ، دلتنگی هم بدجوری پاپیچت میشه و هر شب به امید اون صبحی بیدار میشی که دوباره چشمات خونه ی یار رو ببینه!!! بدجوری دلم تنگ شده .... هم واسه مکه ، هم مدینه .... و هم... می دونین ، من لیاقت نداشتم خادم الشهدا باشم ، جبهه جنوب رو عرض میکنم ، ولی هر کی رفت ، خیلی التماس دعا ! دلتنگ شلمچه ، دلم هوایی هویزه و دوکوهه است.... می گن نشونه ی موجود زنده ، تاثیر گذاریشه ... پس ببینین که شهدا زنده ان ، خیلی زنده تر از من و شما! اگه نبودن جسد یه شهید بعد 16 – 17 سال ، سالم و دست نخورده پیدا نمی شد.... اگه نبودن ، حاج ابراهیم همت بعد شهادتش ، برنمی گشت تا با دست ها ی خودش بچه شو آروم کنه... کی میگه شهدا مردن؟؟؟ کی میگه اینا دروغه ... ؟ دروغ زندگی های مسخره ی ماست ... روزمرگی ها و خواستن های حقیر ماست ،مرده ماییم که شب و روز می دویم دنبال خواسته هامون به امید یه روز زندگی آروم ،غافل از این که این روزا ...زندگی ماست که داره پی هوس های دنیایی مون حروم میشه !!! آره دوستان ... مرده من وشماییم ، نه شهدای شاهد و زنده ی راه خدا ! *** خیلی حرف زدم ، راستی ، امروز آخرین روز تعطیلاته و فردا دوباره همون آش و همون کاسه ای که قبل عید بوده ! دانش آموزا ملتفتن بنده چی میگم ... هی.... بالاخره اینم جزئی از زندگیه ، باید باهاش کنار بیایم دیگه !!!! *** اللهم عجل لولیک الفرج وارزقنا شهاده فی سبیلک یاعلی و التماس دعا
طبقه بندی: عشق ولایت جبهه مبارزه دفاع ازادی
طبقه بندی: شهادت ولایت جبهه نوروز تولد راهیان شراب آب
طبقه بندی: شهادت کربلا عشق شهید جبهه صفر
طبقه بندی: جبهه راهیان نور خدا شهدا آسمون
طبقه بندی: شهید آوینی جبهه راهیان نور شهدا
طبقه بندی: شهادت مکه دلتنگی عاشقی مدینه شهید شلمچه هویزه جبهه خادم
By Ashoora.ir & Night Skin