سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































عطر حضور

سکولاریسم:

سکولاریسم به مفهوم اخص و دقیق کلمه چیزی نبود که به طور اتفاقی و در اندک زمان ممکن پدید آید . بذر سکولاریسم را از دیرباز اصلاح گران دینی و آزا داندیشان سده های میانه به قصد بیرون راندن مذهب از متن زندگی سیاسی و اجتماعی غرب ، در پهنه ی فرهنگ و تاریخ مغرب زمین افشاندندو زمینه را برای حاکمیت اندیشه های ماتریالیستی در غرب فراهم آوردند . با این همه دین گریزی نمی توانست عامل اساسی پیشرفت های چشمگیر علمی و صنعتی باشد ، زیرا:

اولا، از اواخر سده ی دهم میلادی تا سده ی میانی این کلیسا ها و مجامع دینی بودند که زمینه ی شکوفایی دانش و معرفت را فراهم آوردند . در این دوره زنده شدن دانش و رشد معرفت به منزله ی احیای امور غیر دینی تلقی نمی گردد . در سده های میانه دانشجویان دانشگاه ها را اکثرا مدرسان و طلاب دینی شاغل و یا فعال تشکیل می دادند . غیر از دانشگاه هایی که در سده های میانی بر اساس اغراض و مقاصد گوناگونی تأسیس گردید ، بسیاری از کلیساها و مجامع دینی مرکز علم و دانش بود .

ثانیا ، گریز از دینی چون دین تحریف شده ی یهود و مسیحیت حتی آثار منفی خود را در جوامع غربی به جای گذاشت . آثار دین گریزی روی آوردن به علم نبود.بلکه برعکس آثار دین گریزی طی چندین قرن بعد از عصر نوزایی در ویرانگری نظام ارزش های اخلاقی ، از هم پاشیدگی نظام خانواده و پایمال شدن اصول و مبانی ارزشی به ظهور پیوست. مفاسد ناشی از دین گریزی آنچنان فراگیر و تهدید کننده است که به نظر میرسد همان گونه که ابر قدرت سکولاریست سوسیالیست شرق در اثر فساداعتقادی ، سیاسی و اقتصادی از هم پاشیده شد ،ابر قدرت سکولاریست امپریالیست غرب هم در اثر فساد فرهنگی و اخلاقی ، به اضمحلال و شکست و تباهی گراید.

ثالثا ، از میان دانشمندان و صاحب نظران مشهور غرب به گروهی از آنان می توان اشاره کرد که دین مدار و ملتزم به دین بودند و به وفاق میان علم و دین می اندیشیدند . این سخن مشهور انیشتین ، دانشمند معروف لهستانی تبار، است که می گفت :" علم بدون مذهب لنگ است و مذهب بدون علم کور!"

این سخن بیانگر همین اندیشه ی وفاق دین وعلم می تواند باشد . قبل از انیشتین می توان از نیوتن یاد کرد . همان گونه که والتر ترنس استیس ، فیلسوف شهیر انگلیسی ، یاد آور شده است :

(( نیوتن فرد مسیحی بسیار پارسا منشی بود . وی خداشناسی اش را حتی بیشتر از علمش جدی می گرفت . اگر تصور می کرد که حاصل یک عمر زندگی اش به تحلیل بردن کلی ایمان دینی می انجامد ، سخت به هراس می افتاد . نظر شخص خودش این بود که تلاش هایش دقیقا می بایست اثری عکس این می داشت . حتی تصور می کرد که نظام مکانیکی فلکی اش دلیلی بر وجود خداوند فراهم می آورد .))

استین در مواضعی از کتاب دین و نگرش نوین خود بیان می کند:

نیروی گرانش به تنهایی عمل نمی کند . این خداست که لحظه به لحظه از طریق این نیرو دست اندر کار است . در مورد همه ی قوانین طبیعی دیگر قضیه از همین قرار است . اگر خدا بدین سان همواره در طبیعت اعمال اثر نمی کرد ، نیروی گرانش و سایر نیروهای طبیعی از عمل ساقط می شدند و طبیعت از هم می پاشید . گویا خدا مدام در حال آفرینش و باز آفرینی طبیعت است .

 

تحلیلی از عوامل مهم دین گریزی:

گریز غرب از دین نخست به عنوان گریز از اوهام و خرافات رایج در دینی تحریف شده تلقی گردیده است و در نهایت به گریزان شدن غرب از اصل و اساس دین و التزامات دینی انجامید . دین گریزی غربی هرگز نمی تواند الگوی عملی جوامع اسلامی باشد ، زیرا این جوامع از پشتوانه غنی و متعالی معنوی و مذهبی برخوردارند . در شرایط حاکم بر جوامع مزبور هیچ گاه رمز موفقیت های علمی و صنعتی آن جوامع دست شستن از اصالت های دینی و فرهنگی نمی باشد .

دین اگر آن چنان که از سرچشمه ی وحی نازل شده بود ، بدون کوچک ترین تحریفی در اختیار بشر قرار می گرفت ، بشر در می یافت که چگونه دین و علم به صورت توأمان بزرگراه سعادت مادی و معنوی انسانها را ترسیم می کنند.

یک دین آسمانی و الهی به شهادت تعالیم دین آوران و رسولان خود هیچ گاه به نابودی اندیشه های بشری برنخواسته است ، بلکه همواره بر تکمیل ، ارتقاو تعالی معارف بشری می کوشیده است . اصولا فلسفه ی بعثت و رسالت انبیا رهانیدن انسان از منجلاب جهالت و گمراهی است.

هنگامی که روشنفکر مسیحی به جریان منع آدم و حوا از درخت معرفت و دانش در تعلیمات دینی کلیسا بر اساس اولین کتاب از عهد قدیم بر می خورد ، چگونه می تواند امیدی به سنت احیاگری معرفت دینی داشته باشد ؟!

وقتی در تعالیم مسیحیت چراها و چگونه ها بدون پاسخ می ماند و انبوهی از سوالات در عرصه ی ذهن روشنفکر غربی جولان می دهد، وی چگونه به تعالیم کلیسا دل ببندد و به دیوار لغزنده ی گفتار شیرین اما بی فایده ی خطبای مسیحیت تکیه کند؟!

اگر انسان سیره ی عملی حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) را مورد تأمل قرار دهد ، در می یابد که آنچه در عهدین قدیم و جدید به شرع یهود و نصارا نسبت داده شده است تحریفی از مبانی فکری و عملی آن دو پیامبر مکرم بیش نیست .

 

 



نوشته شده در چهارشنبه 86 مرداد 31ساعت ساعت 3:30 عصر توسط مهم نیست کی هستی و از کجایی؟| نظر بدهید

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin