• وبلاگ : عطر حضور
  • يادداشت : بوي بهار مياد...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام
    آغاز بکار مجدد سيستم هوشمند افزايش آمار ايروني:

    * سيستم افزايش آمار ايروني باکس به گونه اي هوشمند طراحي شده که قادر است سايت / وبلاگ شمارا در معرض نمايش هزاران کاربر و وبمستر آنلاين قرار بدهد

    * شما مي توانيد به ازاي هر سايت / وبلاگ خود يک لينک رايگان ثبت نماييد و در هر زمان آن را مديريت کنيد

    * با هر بار نمايش لينک باکس توسط وب شما ، لينک شما به صورت کاملا خودکار به اول ليست منتقل ميشود ( براي مثال اگر شما 1000 بازديد در روز داريد لينک شما 1000 مرتبه به اول ليست منتقل و به اضاي هر بار نمايش لينک باکس در معرض ديد حداقل 150 نفر قرار ميگيرد )

    * با افزايش تعداد نمايش لينک باکس توسط شما ستاره هديه ميگيريد ( 1 تا 5 ستاره )

    *داراي امار واقعي و بدون سيستم اتوريفرش براي جلوگيري از امار غيرواقعي ، رتبه منفي گوگل و سنگين شدن قالب وبلاگ (رتبه گوگل سايت در حال حاضر 3 است)

    * کليه لينک ها و محتوياتشان بايد بر اساس قوانين نظام جمهوري اسلامي ايران باشند.لينک هاي غير اخلاقي و غير اسلامي شناسايي و براي هميشه حذف مي شوند.

    قبل از ثبت لينک بخش اخبار سايت را بخوانيد و به نکات توجه کنيد

    در صورتي هم که قبلآ ثبت لينک در سايت کرده ايد فقط کافي است کد رو در قالب وبتون مجدد قرار بدين لينکتون هوشمند فعال ميشه...
    با آروزي موفقيت روز افزون براي شما



    سيستم هوشمند افزايش آمار بازديد وبلاگها

    + عمران88 
    ادامه....

    بابايي خون داد, به نظرت کجا رو بين دو انگشت امامش ديد که اينقدر راحت جون داد.حکايت هاي مارو ديد يا حکايت هاي شاهزاده و گدارو تو خبابونامون.سياسيش نميکنيم.

    ولي جدا از اين حرفا فکر ميکنم اگه بابايي فقط و فقط واسه نشستن يه لبخند رو چهره امامشم جونشو داده باشه تناقضي با عقلانيت نداره.

    فراموشي يه بهونست. اين اعمال ماست که مارو از امام زمانمون دريغ ميکنه. خيلي نيازبه اعمال شاقه نيست واسه درکشون. هر لحظه اراده کنيم کنار ماست

    ياد يه جمله از مرحوم بهجت ميفتم که يه بابايي ازش پرسيده بود که چه طوري ميتونيم به مقامات بالا برسيم مثل شما بشيم(نميدونم دقيقا چي گفته بود اون بابا) جواب بهجت بهش يه جمله بود:ترک محرمات و انجام واجبات

    گاهي وقتها ما راه هارو فقط لوبياي سحر اميز جک ميبينيم

    اين جملتون به دلم نشست اللهم احفظ قائدناالامام الخامنه اي با همين جمله تموم ميکنم

    ازاده باشيد

    يا حق


    + عمران88 

    سلام

    حمّلوا التوراة!!! کمثل الحمار يحمل اسفارا...!!! شايد حکايت امثال منيه که به باربري عادت کردن. ترک عادتم سخته.حق بدين به ما که حق ادا نکنيم! شايدم حکايت افراديه که حمل ميکن چون فکر ميکنن يه روزي به دردشون ميخوره اين حمالي.استاندار يه شهر شدن کار راحتي نيست گاهي وقتها براي رسيدن به هدف ها بايد باربري هم کرد!

    شايد حکايت افرادي مثل منه که هنوز چشماشون امام زمانشو نديده که هيچ هر روزم يه جور (نميخوام بقيشو بگم)

    شايد حکايت افرادي مثل منه که هر روز غررورشون تمام وجودشونو در هم ميشکنه افرادي که فکر ميکنن خيلي کارا واسه دينشون کردن غافل از اينکه تو املاي بابا اب دادشون موندن

    حکايت...حکايت...بيخيال نقطه سر خط

    حکايت يه ايه از سوره جمعه بود. راستي نماز جمعه سمنان کجا اقامه ميشه! جنل الخالق

    ادامه دارد...


    سلام
    سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي بر حضرت ولي عصر(عج) و امام خامنه اي و ملت با بصيرت ايران و شما مبارک. منتظر شما هستم
    سلامتي امام خامنه اي صلوات

    سلام.

    مولاي من...
    روزي که مسير آمدنت را گلباران مي کنند، ممکن است من نباشم.

    ولي داستان عاشقيم را برايت خواهند گفت.

    دوست دارم آن روز سراغ مرا بگيري...

    راستي هزار دستان من کو؟؟؟؟

    به من هم سر بزنيد خوشحال مي شم. فقطآدرستون رو هم بنويسيد تا بتونم دوباره بهتون سر بزنم.

    سلام بگذاريد اين داستان را در کنار اين پست شما بنويسم:

    در زمان حضرت سليمان (علي نبينا و آله و عليه السلام) مردم به خشکسالي دچار شدند و از آن حضرت خواستند براي طلب باران به درگاه خداوند تعالي دعا کند. سليمان با اصحاب خود از شهر خارج شدند ناگاه سليمان مورچه اي را ديد که دست هاي خود را به سوي آسمان بلند کرده و مي گويد: پروردگارا ما هم مخلوق توييم و نيازمند روزي تو مي باشيم، پس ما را به گناهان فرزندان آدم هلاک مکن! سليمان فرمود: برگرديد که از برکت ديگران شما نيز سيراب شديد و در آن سال بيش از هر سال ديگر باران آمد.

    (چيستان پيامبران، 69؛ به نقل از تاريخ انبياء، 547)