عطر حضور
بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام به همه ی دوستان گلم... به خاطر امتحانات پایان ترم تاخیر داشتم. اومدم بگم انگار خیلی وقته خوابیدیم... وقتشه بیدار بشیم و خیلی چیزها رو ببینیم... شاید از همون زمان که اولین چاه نفت رو زدیم، به خواب رفتیم... بعد از اون سال ها اسیر استعماری خود خواسته بودیم ... اره ... میگم خود خواسته چون تاریخ بر این کلام خدا گواهی میده که در قرآن فرمود : همانا حال قومی را دگرگون نمی سازیم تا خودشان بخواهند و اراده کنند... اون زمان خیلی ها خودشونو زدن به بی خیالی و سرگرم زندگی و روزمرگی های خودشون شدن... بی اون که عاقبت مملکتشون یه ذره نگرانشون کنه (مثل حالا!) و خیلی ها نون به نرخ روز میخوردن و جلوی هر کسی که قدرتی داشت ،تا کمر خم میشدن و با چاپلوسی روزگار میگذروندن(مثل حالا!) و عده ای هم بودن که به اون آیه ایمان داشتن و توی هر موقعیتی که بودن ،برای تغییر و بهتر شدن و پیشرفت ... برای آرمان ها شون و اعتقاداتشون که میدونستن درسته ،مبارزه میکردن (مثل حالا!).... پس به نظر میاد تاریخ در هر دوره ای تکرار میشه ... این ما آدم ها هستیم که میایم و میریم و فرصتمون تموم میشه و خوش به حال اون هایی که از فرصت کمشون بهترین استفاده رو میکنن و به این ایمان دارن که هر جا که ما هستیم ،همون جا مرکز زمینه و مبدا تحول ،پس هر کس در هر موقعیتی که هست ،باید کارشو خوب انجام بده و بهترین تصمیم رو بگیره ...چون تصمیم های ما ،اعضای جامعه ،سرنوشت جامعه مون رو تعیین میکنه .... این شد که بالاخره خدا به خاطر تصمیم جمعی ملت ایران ،آزادی از یوغ استعمار و استکبار رو به ما هدیه کرد ... البته یادمون باشه که برای این آزادی ؛ ما بهای سنگینی رو دادیم و نباید حالا به راحتی از دستش بدیم.... یادمه آقای قرائتی حرف جالبی میزد، میگفت: جامعه ی اسلامی مثل تاکسی میمونه ... مسئولین رو راننده در نظر بگیرید و مردم رو مسافرها... حالا اگه راننده یا یه نفر دیگه کار اشتباهی میکنه ، مثلا سیگار میکشه ... مسافرها که همون موقع پیاده نمی شن... چون اونها می خوان به مقصد برسن... راههای دیگه ای مثل تذکر و اینها هم هست... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یاعلی و التماس دعا
By Ashoora.ir & Night Skin
درباره وبلاگ
پیوندها
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
آرشیو موضوعی
سایر امکانات
لوگوی دوستان
