• وبلاگ : عطر حضور
  • يادداشت : تقلب مثبت يا تقلب منفي؟!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 

    سلام

    تا به حال به اين موضوع با تيتر حق الناس نگاه نکرده بودم!...

    خودم آدم متقلبي هستم. ترجيح مي دم که چيزي نگم

    فقط همينقدر که باهات موافقم!

    شاد باشي يا علي و التماس دعا

    + دوست دارم بسيجي باشم 

    و علي ابصارهم رو جا انداختم

    ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي ابصرهم غشوه

    + دوست دارم بسيجي باشم 


    سلام

    فقط مي تونم بخندم. از اون خنده هايي که ميگن از گريه غم انگيز تره ها!!! به نظرم اگه يه روز تقلب کنم، غير از اينکه از خدا نافرماني کردم، نشون مي دم که خودم هم براي خودم ارزش قائل نيستم. هيچ وقت نمي فهمم اين احساس حقارتي که بايد بعد از تقلب بوجود بياد، روي بعضي ها چرا اثر نميذاره!

    ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم غشاوه ...

    مي فرمايد اگه يک روز گناه کردي و از اون گناه احساس رضايت کردي و نا راحت نبودي بدون اون روز روز مرگ توئه و فاتحه ات خونده است.

    اللهم الرزقنا توفيق الطاعه و بعد المعصيه

    يا علي. عيد مبارک

    سلام
    به موضوع خوبي اشاره کرديد. واقعا نميدونم چرا قبح تقلب حتي بين متدينين هم از بين رفته!
    منم مثل شما خيلي مقيّد به اين مساله هستم که تقلب هم گناه و حق الناسه. يادمه هجده ساله بودم رفته بودم دوره مربيگري قرآن سازمان تبليغات. براي امتحان وروديش بايد سه تا کتاب امتحان ميداديم. روز آزمون حدود دويست نفر اومده بودن امتحان بدن که از اين تعداد تقريبا سي نفر براي مرحله بعدي انتخاب مي شدند. آزمون شروع شد. کمي که گذشت ديديم همه ي شرکت کننده ها به جز دو سه نفر، بقيه دارند تقلب ميکنند و از هم کمک ميگيرند. خيلي ناراحت شدم که مراقبين جلسه هم هيچ تذکري به اينها نميدادند انگار حلالا طيبا ميدونستند اين کار را. شايدم چون امتحان مدرسه و دانشگاه نبود براشون اهميتي نداشت در حالي که براي من خيلي مهم بود که جزو اون سي نفر باشم. خلاصه کار شرکت کننده ها به جايي رسيد که دور هم حلقه زده بودندو به سؤالات پاسخ ميدادند. يکي از همسايه هامون که ايشونم در آزمون شرکت کرده بود از دور صدام زد و گفت فاطمه بيا اينجا با هم جواب بديم! گفتم ببخشيد مثلا اين آزمون وروديه و عده کمي قبول ميشند هر کسي خودش بايد جواب بده! شما قراره معلم قرآن بشيد! با تقلب ميخوايد به اين جايگاه برسيد!
    همه ي اونها سنشون از من بيشتر بود با صداي بلند زدند زير خنده و با خودشون گفتند اين ديگه چه تفکري داره!
    اون روز سرم رو از برگه ام برنداشتم و هر چي خودم بلد بودم جواب دادم ولي از کار بقيه خيلي ناراحت بودم و تا چند در فکر اين موضوع بودم که چرا؟!
    چند روز بعد از آزمون همه جا خبر پخش شد که آزمون با تقلب همه ي شرکت کننده ها صورت گرفته و لذا لغو شده و دوباره در تاريخ ديگه اي برگزار ميشه! از طرفي خوشحال بودم که حقشون بود! و از طرفي ناراحت بودم که حق منم بخاطر سهل انگار بقيه ضايع شده بود و تازه گفته بودند همه تقلب کردند! در حالي که من و دو سه نفر ديگه تقلب نکرده بوديم.
    يکي از دوستانم را ديدم و گفت وقتي اين خبر را شنيدم به افرادي که باهام بودند گفتم حاضرم دست روي قرآن بذارم که حتي اگه همه ي شرکت کننده ها تقلب کرده باشند فاطمه تقلب نکرده چون خوب ميشناسمش و ميدونم که اين کارو نميکنه!
    واقعا تقلب کردن حق الناسه ولي مساله اينه که خيلي ها به عواقبتش فکر نميکنند. در ميان افرادي که باهاشون در اين مورد صحبت کردم و نظرشونو شنيدم، شما اولين نفري هستيد که مي بينم به اين مساله اهميت ميديد.
    اميدوارم در تمام مراحل زندگي موفق باشيد و عاقبت به خير بشيد.